از علیرضا رمضانی منتشر می شود؛ دوکتاب در حوزه تاریخ شبانکاره

بیرمی: به تازه گی دو اثر از علی رضا رمضانی تحت عنوان تاریخ شبانکاره و تبارشناسی و جغرافیای تاریخی قوم شبانکاره در طرح دانشنامه استان بوشهر رونمایی شد. دانشنامه ی بوشهر که به اهتمام حوزه هنری استان بوشهر منتشر می شود و سیدقاسم یاحسینی، دبیری مجموعه دانشنامه استان بوشهر را عهده دار است، در نظر دارد در یکصد و ده جلد این دانشنامه را تکمیل و منتشر نماید. در این راستا به تازه گی از بیست جلد کتاب تازه منتشر شده یا در دست انتشار این دانشنامه رونمایی به عمل آمد. تاریخ شبانکاره و تبارشناسی و جغرافیای تاریخی قوم شبانکاره، نیز دو اثر از علیرضا رمضانی است که به زودی وارد بازار کتاب می شود.
رمضانی در پیش گفتار کتاب نوشته است: « طرح اولیه این پژوهش از سالهای ۸۰-۷۹ رقم خورد . ابتدا داستانهای تاریخی مربوط به خوانین شبانکاره را در ذهن داشتم . اما هنگامی که بیشتر تحقیق کردم، متوجه شدم که سیر تاریخی و جغرافیایی این قوم بسیار گسترده می باشد. در تحقیقات اولیه متوجه شدم که منبع تاریخی مدون و کاملی در مورد این قوم بزرگ وجود ندارد؛ در واقع تاریخ این قوم در ایران به نوعی مهجور و مظلوم واقع شده و مورخان مختلف لابه لای آثار خود به اشاراتی فرعی و مختصر اکتفا کرده اند. وی در ادامه می نویسد:« ارتباط تاریخی و جغرافیایی این قوم، ذهن مخاطب را به سوی خود گسیل می دارد و هر پژوهشگری را به تکاپو وادار می کند .حاصل تحقیقات اولیه این شد که مکان های دیگری نیز به جز شبانکاره جنوب با این نام در استان های دیگر وجود دارد . در نتیجه ضرورت داشت که علاوه بر تحقیقات کتابخانه ای، کوله بار سفر را ببندم و پژوهش های میدانی را آغاز کنم . برای اولین قدم آگاهان محلی ساکن در منطقه ی محل سکونت خود را یافتم و اطلاعات ابتدایی مربوط به خوانین شبانکاره ی جنوب را از آنان گرفتم،سپس به سراغ دیگر شبانکارگان ساکن در مناطق مختلف ایران رفتم . همچنان که در متن کتاب آمده به دنبال حلقه ی گمشده ی بین شبانکارگان ایران و شبانکارگان بوشهر بوده ام و اولین منبعی که توانستم دیگر شبانکارگان را در ایران پیدا کنم و به مکانهای نام برده سفر کنم، لغت نامه ی علامه دهخدا بوده است . طبق این گزارش، سفرهایی به «کرمانشاه» و «مشهد» و «ایج اصطهبانات» و «جهرم» و «دارابگرد» و «میمند» داشتم که شرح گزارش های این سفر را همراه با تصویر در متن آورده ام.»
نویسنده ی کتاب تاریخ شبانکاره در ادامه می افزاید: «در طی مراحل پژوهش با سؤالهایی مواجه می شدم که در کنار منابع کتابخانه ای بایستی به تحقیقات میدانی نیز روی آوردم تا جواب این ابهامات را پیدا کنم . ابتدا سوالاتی در باره ی تبارشناسی مطرح بود که آیا تمام شبانکارگان ایران از یک نژاد هستند؟ آیا یک قوم واحد هستند یا اینکه فقط تشابه اسمی می دارند؟ همچنین مهم بود که دلایل پراکندگی جغرافیایی این قوم را دریابم؛ این مکان ها علاوه بر ارتباط تبارشناسی آیا می تواند از نظر جغرافیای تاریخی نیز بین آنان پیوندی وجود داشته باشد؟
همه ی این موارد باعث شد که کتاب را در سه بخش جداگانه اما با یک موضوع واحد تقسیم بندی کنم تا به نتیجه ای یکسان برسم.»
وی می افزاید: در بخش جنگ ده بلوک و نهضت جنوب، مطالب و اسناد مربوط به خوانین این دوره بسیار گسترده می باشد و من به مهمترین این مسائل به طور خلاصه پرداخته ام و تلاش کرده ام جنگ ده بلوک را از دیدگاه هر دو طرف بررسی کنم .
رمضانی در پایان می نویسد: «به شبانکاره معاصر که می رسیم، به مطالب گسترده ای از جمله مسائل سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن برخورد می کنیم ؛ اما به دلیل تاریخی بودن عنوان پژوهش، تنها به معرفی موقعیت جغرافیایی و تاریخی این شهر پرداخته ام و این پژوهش، تا پایان دهه ی پنجاه خورشیدی یعنی تا زمان فوت ملک منصور خان شبانکاره ای را در بر می گیرد.
مطالب مربوط به قوم شبانکاره از دوره ی پیدایش تا قرن هشتم را خوشبختانه در منابع مختلف یافتم که این منابع ناقص بوده و جای نقد و بررسی دارد. بعد از قرن هشتم، منابع مختلف را کنار همدیگر قرار دادم و توانستم تا دوره ی ورود شبانکارگان به جنوب را پی گیری کنم.»

گفت‌وگوی بامداد جنوب با علیرضا رمضانی پیرامون جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی

علیرضا رمضانی: پیشکسوتان خانه نشین شده اند. ایران از جمله کشورهایی است که قومیت‌های مختلف و اصیلی را در خود جای داده است؛ قوم‌هایی که در گستره زندگی خویش آیین‌ها و رسوم منحصربه‌فردی را جای داده‌اند اما این آیین‌ها در سایه‌سار زمان و تحولات زندگی بشری کمرنگ‌ و کمرنگ‌تر شده‌اند. این آیین‌ها و رسوم به‌شکلی چشمگیر با موسیقی پیوند خورده‌اند، به‌گونه‌ای که اگر موسیقی را از آنها حذف کنید، در انتقال محتوای خود الکن می‌شوند و حرفی برای گفتن ندارند. از این‌رو، موسیقی اقوام مقوله‌ای است که نقش موثری در پویایی فرهنگ و هنر یک سرزمین ایفا می‌کند و حوزه‌ای است که نیاز به توجه جدی‌تری دارد، چراکه این هنر بدون نیاز به هیچ مترجمی زبان حال خود را به مخاطب منتقل می‌کند و گوشه‌هایی از میراث فرهنگی اقوام را نمایان می‌سازد.

شوربختانه موسیقی اقوام سال‌هاست که مورد بی‌مهری واقع شده است، به‌طوری که هنرمندان شاخص این عرصه در مناطق مختلف به انزوا رفته‌اند و با مرگ آنها چه بسا هنری فاخر برای همیشه هستی خود را از دست می‌دهد و تنها نامی از آن می‌ماند. این در حالی است که موسیقی اقوام می‌توانست در جریان جام جهانی دیده شود و برای تولید سرود ملی ایران مورد توجه واقع شود اما این بار هم شانس با موسیقی اقوام یار نبود که می‌طلبد متولیان فرهنگی در سیاست‌های تک‌بعدی خود تجدیدنظر نکنند و با سهل‌انگاری به ریشه موسیقی اقوام که از باورها، فرهنگ و آداب قومیت‌های اصیل ایرانی نشات گرفته، تیشه نزنند.

هرچند در این سال‌ها برخی از برنامه‌ها اجرائی شده که به رونق موسیقی اقوام کمک کرده، اما این اقدامات به تنهایی برای حفظ موسیقی اقوام کافی نیستند، صرفا توانسته امیدبخش باشند. جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی یکی از این اقدامات خوب است که خوشبتانه سه سالی است به میزبانی سنندج برگزار می‌شود و در قالب آن قومیت‌های مختلف گرد هم جمع می‌شوند و داشته‌ها و میراث فرهنگی و هنری خود را به نمایش می‌گذارند. این رویداد معتبر که از انسجام خوبی برخوردار است، امسال دوم تا چهارم تیرماه با حضور 15 گروه برگزار شد که عبارت بودند از: «آوای موج» از بوشهر، «شاخوه شین» از کرمانشاه، «تال» از لرستان، «دیلمون» از گیلان، «کانی» از قوچان، «هزار آواز» از تهران، «آوای دل» از سیستان و بلوچستان، «پاییز» از اقلیم کردستان عراق و گروه‌های «ئاگرین» و «خوش نوایان» از کردستان. علاوه بر این گروه‌ها، چند گروه دف‌نوازی، هه لپرکی، سنتور‌نوازان و ارکستر کوکان نیز در این دوره از جشنواره حضور داشتند. همچنین در بخش نمایشگاهی سومین دوره این رویداد 25 استان حضور داشتند و دستاوردهای خود را در دو بخش کارگاهی و ورک‌شاپ در خانه کُرد سنندج به نمایش گذاشتند. بخش دیگر سومین جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی را بخش پانل تخصصی تشکیل می‌داد که علیرضا رمضانی، موسیقیدان، پژوهشگر و نویسنده هم‌استانی که توجه ویژه‌ای به مبحث آیین‌ها دارد، نماینده بوشهر در این بخش بود. گفت‌وگویی را با رمضانی در خصوص این جشنواره و موسیقی اقوام صورت دادیم که شما را به خواندن آن در ادامه دعوت می‌کنم.

جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایران‌زمین با چه اهدافی برگزار شد و سطح جشنواره امسال را چگونه ارزیابی می‌کنید؟
این جشنواره در واقع سومین دوره است که برگزار می‌شود و با توجه به تعریف ردیف بودجه‌ای و تصویب وزارت کشور، دبیرخانه دائمی این جشنواره در سنندج واقع شده است. این رویداد با هدف شناخت فرهنگ و هنر اقوام ایران‌زمین برگزار می‌شود و از لحاظ کیفیت در سطح خوبی قرار دارد، زیرا تلاش شده برای بخش‌های اجرای موسیقی، نمایشگاه صنایع دستی و مردم‌شناسی و همچنین برگزاری پانل‌ها و نشست‌های تخصصی از کارشناسان و صاحب‌نظران نقاط مختلف جهان دعوت شود. کیفیت جشنواره امسال نیز همانند دوره‌های قبل در سطح بالایی قرار داشت و کارشناسانی که به جشنواره دعوت شده بودند همه صاحب‌نظر و فرهیخته بودند.

شما در کدام بخش جشنواره حضور داشتید و کدام مبحث را ارائه کردید؟
در بخش پانل‌ها و نشست تخصصی جشنواره دعوت شدم که در این بخش مبحث «جایگاه پژوهش در فرهنگ و هنر ایران زمین» را در قالب سخنرانی و نشست تخصصی ارائه کردم. همچنین در بخش اجرائی جشنواره همانند دوره‌های قبل انتخاب و سرپرستی موسیقی مناطق جنوب کشور را بر عهده داشتم که امسال گروه موسیقی «آوای موج» از بوشهر را برای اجرای صحنه‌ای انتخاب کردیم که خوشبختانه اجرای این گروه توانست رضایت مخاطبان و هیات اجرائی جشنواره را کسب کند، به‌طوری که این برنامه از سه شبکه تلویزیونی به‌صورت مستقیم پخش شد.

فکر می‌کنید حضور در چنین رویدادهایی چه تاثیری مثبتی برای هنر استان دارد؟
خوشبختانه در بخش فرهنگ و هنر استان بوشهر در عرصه‌های ملی و بین‌المللی شاهد موفقیت‌های چشمگیر هنرمندان هم‌استانی هستیم که متاسفانه آنچنان که باید از حمایت مسوولان مربوط برخوردار نیستند و گاهی حتی پیرامون این موارد تاثیرگذار در عرصه فرهنگ و هنر و شناخت فعالان این حوزه اطلاع‌رسانی ضعیفی صورت می‌گیرد. به‌طور قطع حضور در چنین جشنواره‌ها و نشست‌های علمی برای شناخت و معرفی فرهنگ و هنر بوشهر با توجه به حضور صاحب‌نظران این حوزه و حضور اقوام مختلف بسیار مفید و سازنده است.

برگزاری این جشنواره چقدر در معرفی پتانسیل‌های فرهنگ و هنر ما تاثیر دارد و آیا زمینه تبادلات فرهنگی میان اقوام مختلف و همچنین ملت‌های مختلف را فراهم می‌کند؟
با توجه به این‌که کمتر شاهد برگزاری چنین جشنواره‌هایی پیرامون فرهنگ و هنر اقوام ایران هستیم ولی به‌طور قطع چنین جشنواره‌هایی برای معرفی و شناخت اقوام مختلف ایرانی در رشته‌های مختلف تاثیرگذار است و موقعیت خوبی است که با حضور میدانی صاحب‌نظران از داخل و خارج از کشور در این جشنواره فرهنگ‌های مختلف مورد برررسی و کنکاش علمی قرار بگیرند.

شما به عنوان پژوهشگر حوزه موسیقی اقوام آفت‌ها و چالش‌هایی که این هنر را در این سال‌ها تهدید می‌کند کدام می‌دانید؟
فرهنگ هر قومی به‌طور مستقل می‌تواند گویای احوالات مردم آن قوم باشد و با تلفیق و یا ورود سایر فرهنگ‌ها می‌تواند دستخوش تحریف شود و چه بسا کار پژوهشگران برای دسترسی به شناخت ناب و خالص آن فرهنگ را دشوار می‌کند. گاه در حوزه موسیقی شاهد چنین اتفاقات ناخوشایندی هستیم که کار پژوهشگران این حوزه را برای شناخت و بررسی اصل مطلب پیرامون مردم‌شناختی موسیقی یک قوم سخت کرده است.

راهکار شما برای گریز از این چالش‌ها کدام است؟
ورود دستگاه‌ها و سازمان‌های مربوط همانند بخش مردم‌شناسی اداره‌کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری به این حوزه بسیار تاثیرگذار است. از جمله راه‌اندازی و تاسیس مرکز مطالعات مردم‌شناسی موسیقی در استان‌ها می‌تواند راه را برای معرفی اصل این هنر برای پژوهشگران این حوزه هموار کند و همچنین با ثبت و ضبط موسیقی اقوام در این مرکز؛ گونه‌های موسیقایی اقوام می‌تواند از تحریف در امان باشد.

متاسفانه موسیقی اقوام امروز زیر سیطره موسیقی پاپ قرار گرفته، پیشنهاد شما برای خروج از این وضعیت و بهبود ذائقه مخاطب چیست؟
بله، متاسفانه امروزه در برخی مناطق شاهد تلفیق نادرست موسیقی پاپ با گونه‌های موسیقی مناطق مختلف هستیم. برخی از این اتفاقات با این هدف صورت می‌گیرد که مخاطبان به‌خصوص جوانان را برای حضور در کنسرت‌ها و برنامه‌های موسیقایی جذب کنند که به بازار عرضه می‌کنند. متاسفانه این موارد را در فرهنگ موسیقایی بسیاری از استان‌ها شاهد هستیم و همین عامل باعث شده بسیاری از پیشکسوتان موسیقی مناطق خانه‌نشین و کمتر به نسل امروز معرفی بشوند. البته در اینجا لازم می‌دانم از محسن شریفیان به‌خاطر معرفی پیشکسوتان موسیقی مناطق مختلف استان در قالب کنسرت‌های خود و همچنین برخی رسانه‌های استان پیرامون این موضوع تشکر کنم که واقعا در زمینه حفظ و پاسداری از این گونه فرهنگ و مردم شناسی بومی بسیار تاثیرگذار هستند.

فکر می‌کنید موسیقی اقوام و همچنین موسیقی محلی بوشهر چقدر به پژوهش و تحقیقات علمی و میدانی نیاز دارد و شما چقدر در این زمینه ورود کردید؟
موسیقی محلی بوشهر بسیار غنی و گسترده است و تاکنون عزیزانی همچون محسن شریفیان، محسن حیدریه به همراه برادرش (در ترجمه)؛ سیدقاسم یاحسینی و محمدتقی مسعودیه و برخی دوستان دیگر در نقاط مختلف کشور و گاه خارج از کشور به فعالیت در این حوزه پرداخته‌اند اما موسیقی محلی بوشهر با موضوعات بسیار گسترده در حوزه موسیقی سواحل و جزایر خلیج فارس و دریای عمان قابلیت بسیار بالایی برای پرداختن دارد که متاسفانه کمتر مورد توجه فعالان این عرصه قرار گرفته است. البته خودم تا‌کنون بیش از سی موضوع را در این حوزه که همگی قابلیت پژوهش کتابخانه‌ای و میدانی دارند، شناسایی کرده‌ام که البته در این میان، نظر و پژوهش‌های دوستان پژوهشگر از جمله محسن شریفیان و سید‌قاسم یاحسینی را در این خصوص نمی‌توان نادیده گرفت. متاسفانه از لحاظ علمی در قالب فعالیت اتنوموزیکولوژی آنچنان که انتظار می‌رود، در موسیقی بوشهر با قابلیت بالایی که دارد کار پژوهشی صورت نگرفته است. هرچند هم‌اکنون مدت چهار سال است که پیرامون مطالعه مردم‌شناختی موسیقی زنان بوشهر به‌صورت میدانی و کتابخانه‌ای مشغول هستم و در کنار آن با سفر به مناطق مختلف استان گونه‌های مختلف موسیقایی استان بوشهر را جمع‌آوری کرده‌ام. همچنین شعر و آهنگ‌های زیادی را برای اجرای صحنه‌ای و انتشار آنها روی سی‌دی در دست تهیه دارم.

سخن پایانی؟
از سازمان‌ها و نهادهای مربوط انتظار می‌رود به آثار فاخر موسیقی مناطق مختلف در استان بیشتر توجه داشته باشند و امیدوارم در آینده بتوانیم شاهد تاسیس مرکز مطالعات مردم‌شناسی موسیقی بوشهر باشیم.

برای مشاهده منبع این گفت و گو در وبسایت بامداد24 روی این لینک کلیک نمایید

نشست هیات موسس خانه فرهنگ وحدتیه با نماینده خانه فرهنگ دشتستان با حضور علیرضا رمضانی

هیات موسس خانه فرهنگ وحدتیه به منظور تبادل اندیشه و ارتقا سطح کیفی فعالیت های فرهنگی و هنری خود با نماینده خانه فرهنگ دشتستان در محل خانه فرهنگ وحدتیه تشکیل جلسه داد.   

به گزارش اتحاد خبر، در این جلسه اعضای هیات موسس خانه فرهنگ وحدتیه به تشریح و ارائه عملکرد یکماهه خود  به علیرضا رمضانی، نماینده خانه فرهنگ دشتستان پرداختند.

در ادامه علیرضا رمضانی ضمن توضیح پیرامون چگونگی فعالیت ها و رسالت سمن ها و تبریک به مناسبت افتتاح خانه فرهنگ وحدتیه گفت: وحدتیه دارای یک موقعیت استراتژیک و جغرافیایی است. این شهر درگاه سبز خلیج فارس و به نوعی دروازه ورودی خلیج فارس است.

وی افزود: توصیه من به خانه فرهنگ وحدتیه فعالیت های میدانی مدون شده به دور از هر گونه فعالیت سیاسی است. ضمن اینکه دغدغه فرهنگ و هنر بومی و محلی منطقه را در اولویت کار خود قرار داده و به معرفی و عرضه فرهنگ بومی محلی این منطقه جغرافیایی به سایر مناطق استان و کشور بپردازید.

رمضانی در ادامه به تشکیل کارگروه و سازماندهی فعالیت خانه فرهنگ با تشکیل یک چارت سازمانی مشخص و با استفاده از نیروهای فعال و متخصص عرصه فرهنگ و هنر وحدتیه تاکید کرده و اظهار داشت: با توجه به فعالیت های انجام شده و وجود پتانسیل موجود در عرصه فرهنگ و هنر، عدم رسانه ای شدن فعالیت ها محل گلایه است. پیشنهاد می کنم کارگروه رسانه خانه فرهنگ وحدتیه به منظور ارتباط با سایت ها و نشریات کشور تشکیل بشود. همچنین تقویم فعالیت های سالانه و تدوین آن توسط اعضای هسته مرکزی خانه فرهنگ پیشنهاد دیگری در جهت مستندسازی و بایگانی فعالیت ها و برنامه های اجرایی است.

علیرضا رمضانی تاکید کرد: مناسبت نوروز پیش روی اولین فعالیت خانه فرهنگ در حوزه گردشگری می باشد. تشکیل غرفه های صنایع دستی و عرضه محصولات بومی-محلی منطقه، تدوین یک دفترچه راهنمای گردشگری با هدف معرفی فرهنگ بومی و معرفی جاذبه های گردشگری شهر وحدتیه، برگزاری ایستگاه راهنمای گردشگران و مسافران نوروزی می تواند در زمره فعالیت های خانه فرهنگ وحدتیه در نوروز ۹۶ باشد که طرح و پیشنهاد اجرایی شدن این برنامه های فرهنگی و گردشگری می بایست جهت همکاری اداره کل میراث فرهنگی و گردشگری و صنایع دستی استان بوشهر تدوین بشود.

نماینده خانه فرهنگ دشتستان در این نشست، عنوان کرد: برگزاری دوره های کوتاه مدت فرهنگی و هنری در قالب تورهای گردشگری اقدامی است که میتوان با هدف ارتقاء سطح علمی اعضای خانه فرهنگ وحدتیه انجام داد. ضمن اینکه این خانه فرهنگ می تواند به طور فصلی تورهای گردشگری را با همکاری سایر اعضا و با مدیریت هسته مرکزی خود برگزار کند. همچنین برگزاری گفتگوهای هفتگی در فضای مجازی و دعوت از فعالان این عرصه به عنوان مهمان جهت گفتگو نیز قابل انجام است. افتتاح حساب به نام خانه فرهنگ وحدتیه و تهیه و انتشار متن های مناسبتی با نشانه خانه فرهنگ وحدتیه نیز مورد تاکید است.

از مباحث پایانی این نشست پیشنهاد ثبت آثار ملی معنوی ناملموس وحدتیه، معرفی مفاخر و اندیشمندان این منطقه و عضوگیری و کشف استعدادهای عرصه فرهنگ و هنر این منطقه بود. در پایان جلسه نماینده خانه فرهنگ دشتستان با همراهی اعضای خانه فرهنگ وحدتیه از ساختمان این سمن دیدن کردند. این ساختمان شامل اتاق مدیریت، سالن نشست های ادبی، نمایشگاه، کتابخانه و اتاق جلسات می باشد. اعضای هسته مرکزی خانه فرهنگ وحدتیه محمد فقیه الاسلام، محمود شبانکاره، محمد دهقائدی، سمیه تراکمه، رضا شبانکاره نژاد، الهام زنده دل ، سمیه دهقانی، محمد صداقت و الهه اسماعیل پور هستند

برای مشاهده منبع این گزارش در وبسایت اتحاد خبر روی این لینک کلیک نمایید

رونمایی از دانشنامه 20 جلدی استان بوشهر و تقدیر از علیرضا رمضانی و دیگر پدیدآورندگان

سیدمحمدحسین سیدزاده رئیس حوزه هنری استان بوشهر در مراسم رونمایی از 20 جلد دانشنامه این استان که امروز 26 فروردین و در آخرین روز از هفته هنر انقلاب اسلامی در شهر بوشهر برگزار شد، گفت: حدود سه سال پیش این پروژه در حوزه هنری شکل گرفت و آغاز به کار کرد. شاید ابتدا کسی باور نداشت که بتوان درباره استان بوشهر و قابلیت‌های آن دانشنامه‌ای در این حجم و ابعاد نوشت اما پژوهشگران کار خود را آغاز کردند و پس از انتشار 10 جلد از این مجموعه موضوعات دیگری را مورد بررسی قرار داده و گردآوری کردند.

وی در ادامه گفت: تا کنون 36 جلد از مجموعه دانشنامه استان بوشهر منتشر شده، امروز هم 20 جلد دیگر رونمایی می‌شود. این پروژه در 110 جلد طراحی شده و هدف از انتشار این تک‌نگاری‌ها معرفی استان بوشهر به پژوهشگران و علاقمندان بوده است.

سیدزاده حوزه هنری را بی‌نیاز از حمایت‌های مالی در انتشار دانشنامه استان بوشهر دانست و افزود: این مجموعه می‌تواند راهگشای علاقمندانی باشند که می‌خواهند با بوشهر و فرهنگ آشنا شوند. ما با فروش این آثار می‌توانیم پروژه را به پایان برسانیم و نیازی به حمایت مالی نهادهای دولتی و غیردولتی نداریم اما از همه علاقمندان می‌خواهیم که با حمایت‌های معنوی خود به ما در ادامه انتشار این مجموعه مدد رسانند.

پس از آن دکتر عبدالکریم مشایخی رئیس بنیاد ایرانشناسی استان بوشهر به پیشنیه مدرسه سعادت در این استان اشاره کرد و گفت: زمانی که سیدجمال الدین اسدآبادی به بوشهر آمده بود، مردان بزرگی چون شیخ محمد حسین و عبدالکریم سعادت مدرسه سعادت را بنیان گذاشتند. این دو برادر بنیانگذار مدرسه‌ای بودند که دانشمندان و نویسندگان بزرگی چون علی‌اکبر مشاع، عبدالحسین شریفیان، نجف دریابندری و … در آن تربیت شدند. وقتی برادران سعادت مدرسه را پی‌ریزی کردند و با مشکل کتاب روبرو شدند شروع به نگارش کتاب کردند، کتاب‌های نوشته شده را منتشر و در بمبئی، ناصریه اهواز، بندر لنگه، بحرین و نجف پخش کردند.

مشایخی مجلداتی از دانشنامه استان بوشهر را که به تاریخ می‌پردازد، آثار ماندگاری دانست و افزود: بخشی از این آثار که به تاریخ استان بوشهر می‌پردازد و زیر نظر سیدقاسم یاحسینی گردآوری و منتشر شده آثار ماندگاری است. امیدوارم انتشار اینگونه کارها تداوم داشته باشد چرا که می‌توان به استان بوشهر رویکردی بین المللی و نه ملی داشت.

در ادامه این مراسم از حبیب احمدزاده نویسنده و فیلمنامه نویس، سید قاسم یاحسینی نویسنده و پژوهشگر، امید غضنفر ویراستار مجموعه دانشنامه استان بوشهر و حمید فرخیان به عنوان ناشری فعال تقدیر شد.

همچنین 20 جلد از جدیدترین عناوین این مجموعه رونمایی شد و از پدید آوردندگان آن یعنی افشین پرتو، علی اکبر صابری، عبدالکریم مشایخی، علیرضا رمضانی، حمید زارعی، غلامحسین دریانورد، منیژه پورنعمت رودسری، فاطمه مومنی، عبدالرسول غریبی و عبدالحسین کنین تقدیر به عمل آمد.

برای مشاهده منبع این گزارش در خبرگزاری مهر روی این لینک کلیک نمایید

موسیقی سوگواری در بوشهر به قلم علیرضا رمضانی

علیرضا رمضانی: سابقه موسیقی سوگواری در ایران طبق منابع مختلف به دوران باستان بر می گردد؛ همانند سوگ سیاوش (سووشون) و… . همچنین می توان به سروده های دینی در آیین زرتشت به نام «گات» یا «گاتا» اشاره کرد؛ اما متداول شدن موسیقی مذهبی اسلامی با مفهوم امروزی را می توان از دوران «آل بویه» طبق تاریخ های ذکر شده در منابع عنوان کرد. عبداله مستوفی و ادوارد براون هر کدام این دوره تاریخی را عنوان کرده اند. 

ادوارد براون در کتاب تاریخ ادبیات ایران بر این عقیده است که معزالدین احمد ابن بویه در دهه اول محرم دستور داد تمامی بازارهای بغداد را ببندند و مردم لباس عزا بپوشند و به تعزیه سیدالشهدا بپردازند. این رسم در بغداد تا اوایل سلطنت طغرل سلجوقی برقرار بود. همچنین عبداله مستوفی در کتاب شرح زندگانی من عنوان می کند که دسته گردانی روز عاشورا از زمان عضدالدوله دیلمی شیوع یافت.

اما سوگواری در ایران به طور رسمی با آمدن شاه اسماعیل صفوی در تبریز بیشتر مورد توجه قرار گرفت. حرام بودن موسیقی به طور رسمی همچنین از این دوره در ایران اعلام شد و این جریان تا دوره های بعدی یعنی قاجاریه و ناصری ادامه داشت. 

سابقه ی موسیقی عزاداری در بوشهر

موسیقی دانان با روی آوردن به تعزیه خوانی طبق اصول موسیقی سنتی ایران از فراموشی موسیقی اصیل ایرانی جلوگیری کردند. بنابراین سوگواری فعلی در بوشهر و موسیقی ویژه این رسوم در استان بوشهر در کنار آیین های مذهبی تشیع تداوم یافته و طبق سفرنامه ناصر خسرو قبادیانی با حضور آل بویه و دیلمیان در بخش های شمالی از استان بوشهر می توان ریشه یابی سوگواری مذهبی بوشهر را در این دوران تاریخی پس از اسلام گمانه زنی کرد. همچنین گزارش سروان «کارستن نیبور» را در سفرنامه خود پیرامون عزاداری در جزیره خارگ نمی توان نادیده گرفت. این گزارش مربوط به دوره زندیه می باشد که حدود 260 سال پیش برگزار می شد.

منبع دیگر پیرامون سوگواری در بندر بوشهر مربوط به تصویری است که مراسم سوگواری و علم گردانی در دوره قاجار در شهر بوشهر را نشان می دهد و این عکس از موزه قاجار در تهران موجود می باشد. بنابراین اولین مدارک مکتوب که مربوطه به دوره زندیه می باشد از چگونگی اجرای این مراسم اطلاعی به دست نمی دهند.

 محسن شریفیان در کتاب اهل ماتم بر این عقیده است که سینه زنی در آن زمان در قالب دسته گردانی معمول در مراسم سوگواری انجام می گرفته و بعدها شکل مستقلی به خود گرفته است. در ادامه با حضور ناخدا عباس دریانورد در حکومت قاجار نوحه خوانی به سبک کنونی پایه گذاری شد. چنانچه در سفر احمد شاه قاجار به بوشهر، ناخدا عباس دریانورد جلوی ساختمان امیریه در سمت جنوبی آن نوحه گری می کند.

 پس از انقراض حکومت قاجار و روی کار آمدن حکومت رضا شاه برای جلوگیری از برگزاری مراسم سوگواری در ایران، بندر بوشهر همچون دیگر مناطق ایران دچار مشکل شد. به همین دلیل تحول و یا تغییر قابل توجهی در عرصه نوحه خوانی در این دوره صورت نگرفت.

 پس از روی کار آمدن محمدرضا شاه پهلوی، مردم بوشهر با فرا رسیدن اولین ماه محرم پس از شهریور 1320 سینه زنی را از سر گرفتند. ناخدا عباس در آخر همان بیت پایانی واحد، این دو بیت را که بیانگر تحولات سیاسی اجتماعی آن زمان بود این گونه می خواند: 

بارالها تو بده نصرت این شاه جوان/ که شود سلطنتش در همه آفاق عیان             ملت گمرهش از نو سر ره برگردان/ توده از روی همین اصل گرفتار آمد 

بعد از این دوره، جهانبخش کردی زاده معروف به (بخشو) ظهور می کند. مهم ترین رویداد این دوره تصویر برداری مستند مراسم سینه زنی سنتی بوشهر با عنوان «اربعین» و اکران آن در پرده های سینمای ایران و بعدها پخش مراسم سینه زنی بوشهر از تلویزیون ایران بود که در معرفی گسترده این مراسم نقش زیادی را ایفا نمود. 

سرانجام از آغاز انقلاب اسلامی تا پایان جنگ تحمیلی نوحه ها و آهنگ های سینه زنی بوشهری با موضوعات شهادت و جنگ تحمیلی مورد توجه قرار گرفت. با توجه با خلاصه ای از دوره های مختلف سیر تحول نوحه خوانی در بوشهر محسن شریفیان در کتاب اهل ماتم چنین آورده است: گفتنی است که در پاره ای از روستاهای استان بوشهر مانند شبانکاره برای مراسم سینه زنی فقط یک بر تشکیل می شود؛ از همین رو نیز کسانی از مطلعین بوشهری (مانند آقای علی دشتی) این گونه سینه زنی را شکل ابتدایی سینه زنی کنونی می دانند و بر این عقیده اند که شکل سینه زنی در این روستاها، اصیل تر از مناطق شهری می باشد. قابل ذکر است هنوز در این منطقه برهای سینه زنی به صورت حلزونی بوده و نوحه های چهار ضربی خوانده می شود.

گونه های مختلف عزاداری محرم در استان بوشهر 

بیشتر پژوهشگران موسیقی بوشهر را به دو بخش مذهبی و غیرمذهبی تقسیم بندی کلی کرده اند. در اینجا به گونه های مختلف موسیقیایی در بخش مذهبی به صورت فهرست وار می پردازیم.

ـ بیت خوانی: بیت خوانی در مراسم عزا که مربوط به حضرت قاسم (ع) می باشد و بسیار حرن انگیز است برگزار می شود. این بیت خوانی بیشتر در عزاداری زنانه رایج می باشد. البته در شب عاشورا همچنین توسط مردان خوانده می شود.

ـ چاووشی: چاووشی که از آوازهای دیرینه رایج در موسیقی بوشهر می باشد. این آواز بین زنان و مردان همانند بیت مشترک می باشد. معممولا در تعزیه و یا قسمت هایی از مراسم سینه زنی مانند آغاز و یا پایان این مراسم خوانده می شود. 

ـ ذکر: در محافل روضه خوانی جهت اعلام آغاز روضه خوانی «ذکر» می خوانند. 

ـ پامنبری: بعد از پایان ذکر نوحه های خاصی شروع می شود که «پامنبری» می گویند که از قدیمی ترین و کهن ترین انواع نوحه خوانی در بوشهر محسوب می شود. 

ـ روضه خوانی: همچنین روضه خوانی را یکی از اولین شیوه های عزاداری که به صورت انفرادی در راستای احیای نام معصومین صورت گرفته است می دانند. 

ـ سنج و دمام: موسیقی «سنج و دمام» لازمه ی مراسم سینه زنی می باشد که معمولا پیش از اکثر مراسم های مذهبی انجام می گیرد که مبحث مردم شناسی موسیقی خاص می طلبد.

ـ صبحدم: «صبحدم» که حدود یک ساعت مانده به اذان صبح در شب دهم محرم برگزار می شود. در این شب عزادارن تا صبح بیدار می مانند و با خواندن نوحه یی ویژه، از آفتاب می خواهند که با طلوع نکردن، شب را به نفع امام حسین (ع) و یارانش طولانی تر کند.

ـ شام غریبان: «شام غریبان» که در غروب عاشورا و در یازدهمین شب از ماه محرم برگزار می شود که یادآور شب غریبی و آوارگی اهل ببیت (ع) و بازماندگان شهدای عاشورا می باشد.

 ـ طفل صغیری: «طفل صغیری» در شب 12 محرم به همان شیوه شام غریبان برگزار می شود. 

ـ تعزیه: «تعزیه» که در بیشتر مناطق استان برگزار می شود. 

ـ مختک علی اصغر: مراسم عزاداری «مختک علی اصغر» که خاص عزاداری زنانه می باشد.

 ـ شوره: «شوره» گونه ای موسیقیایی حزن انگیز در عزاداری زنانه می باشد.

 ـ عزاداری سرپایی: «نوحه خوانی یا عزاداری سرپایی زنانه» در منازل شخصی و همچنین حسینیه ها برگزار می شود.

 ـ علم گردانی: «علم گردانی» که معمولا در روز نهم ماه محرم به نام علم حضرت عباس، برگزار می شود. 

عزیزان برای اطلاع بیشتر می توانند به کتاب اهل ماتم اثر آقای محسن شریفیان و همچنین سنگستان اثر آقای عبدالحسین ریشهری مراجعه کنند.

آواها و نواهای عزاداری زنان در استان بوشهر

  آواها و مراسمات صبحدم، شام غریبان، طفل صغیری، علم گردانی، شب سوم حسین، تعزیه سنتی، شوره و عزاداری سرپایی که برخی با مردان نیز مشترک می باشد توسط زنان اجرا می شود. 

جهت ریشه یابی حضور زنان در موسیقی مذهبی و غیرمذهبی بوشهر می توان به کتابی تحت عنوان «خلیج فارس و دریای عمان در 100 سال پیش»، اثر سدید السلطنه مراجعه کرد.

 سدید السلطنه در فصل «معنیّان بوشهر» زیر نام «مطربه» اشاره نموده است: «مطربه» یک دسته کنیزان آزاد شده باشد. تقریبا 15 نفر شوند و آلات طربشان دایره ای است و حلقه دار، در اعیاد و عروسی دعوت شده گاهی بی دعوت روند و دایره وار نشسته و تغنی کرده و انعام یابند. در پُرسه محترمین هم روند و سرود واژگونه خوانند. 

مرکز برده داری در خلیج فارس مسقط بود. برده ها و کنیزها را از افریقا به مسقط و سپس به بوشهر می آوردند که البته انتقال مستقیم برخی از آنان از افریقا مانند زنگبار و ملیبار به بوشهر هم صورت می گرفت.

 کنیزان آزاد شده به حرفه ی موسیقی می پرداختند و از این راه امرار معاش می کردند. آنان در مجالس عزاداری و جشن شرکت می کردند. کنیزان سیاه پوست به تدریج آواها و رسوم خود را با عزاداری زنانه بومیان بوشهر تلفیق نموده و از آن جا که حضور آن ها در مجالس گروهی بوده، کارشان را گروهی انجام می داده اند. در نتیجه با همراهی بومیان بوشهر سرود واژگونه ای می خواندند که مورد استقبال قرار گرفت و به تدریج موسیقی سوگواری زنانه بوشهر در سیطره کنیزان افریقایی قرار گرفت. 
تا همین دوره معاصر تاریخی اغلب خوانندگان مطرح موسیقی زنانه در بوشهر و مناطق اطراف آن، از همان تبار آزادشدگان بودند. 
در ایام محرم، مجالس عزاداری زنانه در محله های مختلف، تکایا، اماکن خاص، منازل شخصی، مساجد و حسینیه ها برگزار می شود.

ریشه یابی مراسم سنج و دمام و گونه ی خاص ان در استان بوشهر 

برخی بزرگان بوشهر در روایات شفاهی بر این عقیده هستند که سنج و دمام به وسیله مهاجرین افریقایی به بوشهر آمده و در ابتدا با فرهنگ خودشان می نواخته اند. ابتدا برای هماهنگی در موسیقی کار روزانه مانند پیاده کردن بار کشتی ها و هماهنگی در کار کارگران از آن استفاده می کردند و یا این که برای خبررسانی استفاده ای مانند مورس مخابراتی داشته است. مثلا اگر یک از اهالی شهر فوت می شد یا کسی از سفر برمی گشت برای هر کدام ریتم خاص یا تعداد ضربات خاصی را می نواختند. مردم بوشهر از آنان خواستند که این طبل خود را به جمع آنان بیاورند و طبق فرهنگ بومی آنان از آن استفاده کنند. کم کم این خبررسانی برای مراسمات مذهبی استفاده شد و از آن برای جمع کردن اهالی محل و خبر شروع شدن مراسم عزاداری استفاده کردند. این دسته نوازندگان قبل از شروع مراسم می نواختند و اهالی محل برای اجرای مراسم گرد هم می آمدند. 

برخی بر این عقیده اند که دمام همان ساز تام تام افریقایی می باشد که به مرور زمان به دمام تغییر نام پیدا کرده است. این ساز ضربی رفته رفته وارد فرهنگ بومی موسیقیایی بوشهر شد و در مراسمات مختلف مذهبی و غیرمذهبی از آن استفاده شد. تعداد دمام ها در هر دسته معمولا هفت عدد می باشند، سوراخ کردن هفت نقطه پوست برای عبور بندها، وجود هفت سنج و سنج های هفت جوش نشانه باور و اعتقاد مردم به عدد 7 در فرهنگ های مختلف می باشد. 

سازنده و نوازنده همگی باید دارای باور مذهبی و مورد اعتماد و احترام مردم باشند. جایگاه سازها را فقط در مساجد دانسته و از استفاده آن با سازهای محلی مخالفت می کنند؛ حال آن که همراهی این ساز با نی انبان قدمت دیرینه ای دارد. مراسم سینه زنی در استان بوشهر بدون اجرای قطعه سنج و دمام معمولا با کمبود جمعیت و شرکت کننده روبرو می شود. اجرای این قطعه و جذابیت ریتم و صدای سازها هر شنونده ای را بی اختیار به طرف خود می کشاند؛ به گونه ای که همگان برای دیدن نوازندگان هجوم می آورند به شکلی که امکان مشاهده نوازنده ها برای همه جمعیت غیرممکن می گردد.  

برای مشاهده منبع این یادداشت در پایگاه خبری فکر شهر روی این لینک کلیک نمایید

علیرضا رمضانی در مصاحبه با ایرنا: مخاطب شناسی و تعیین ردیف بودجه 2 ضرورت جشنواره اقوام است

كارشناسان و صاحب نظران، مخاطب شناسی و تعیین ردیف بودجه ای در سطح ملی را 2 ضرورت برای تداوم فعالیت جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی در سال های آینده می دانند.

به گزارش خبرنگار ایرنا، سومین جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی از دوم تا چهارم تیر ماه به میزبانی سنندج برگزار شد و كارشناسان و صاحب نظران این حوزه بر این باورند كه مخاطب شناسی و تعیین ردیف بودجه ای می تواند زمینه را برای افزایش كیفیت جشنواره و تداوم فعالیت سالانه آن موثر باشد.
در حاشیه برگزاری این جشنواره تعدادی از مهمانان داخلی و گروه های دعوت شده به این جشنواره در حوزه موسیقی محلی با خبرنگاران ایرنا گفت و گوی اختصاصی انجام دادند.
دبیر كمیته فنی و عضو گروه خوشنوایان سنندج گفت: یكی از ضروریات این جشنواره مخاطب شناسی و توجه به كیفیت اجرای گروه های دعوت شده به جشنواره به جای كمیت است.
صابر نظرگاهی اظهار داشت: حمایت های مالی و پشتیبانی زمینه را فراهم می كند تا گروه هایی برتر در حوزه های مختلف در جشنواره حضور موثری داشته باشند.
وی اضافه كرد: این جشنواره فرصتی فراهم كرد تا گروه های موسیقی از نواحی مختلف كشور در مكانی در كنار هم جمع شوند و تبادل نظر كنند.
نظرگاهی یادآور شد: برخی از هنرمندان كه در سازهایی مانند كمانچه تخصص دارند با حضورشان در جشنواره زمینه برای آشنایی هنرمندان جوان با آنها فراهم می شود و آنها می توانند از این تجربیات استفاده كنند.
وی افزود: با برگزاری سه دوره این جشنواره باید كم كم مخاطب شناسی نیز انجام شود و فرهنگ گوش دادن و شنیدن موسیقی به صورت تخصصی در بین مردم نهادینه شود.
نظرگاهی با اشاره به اجرای گروه های جشنواره سوم اظهار داشت: اجرای گروه های این دوره حرفه ای و بسیار عالی بود و استقبال ها از آن بسیار خوب بود.
استاد صابر نظرگاهی از صاحب نظران موسیقی محلی و دانش آموخته رشته سازهای ایرانی است كه 35 سال در بخش موسیقی فعالیت می كند

تعیین ردیف بودجه ای برای جشنواره ضروری است
سرپرست گروه آوای موج بوشهر گفت: با توجه به اینكه فعالیت در بخش فرهنگی نیازمند بودجه و اعتبارات ویژه بوده و لازم است ردیف بودجه ای در سطح ملی برای جشنواره تعیین شود.
علیرضا رمضانی اظهار داشت: این جشنواره دارای دبیرخانه دایمی و با حضور اقوام مختلف برگزار می شود و لازم است از اعتبارات ملی برای آن هزینه شود.
وی افزود: این جشنواره فرصت مناسبی را برای حضور گروه های موسیقی فراهم می كنند و محققان و پژوهشگران می توانند در حاشیه ایین جشنواره به كارهای تحقیقی هم بپردازند.
رمضانی كه مولف كتاب قوم كُرد شبانكاره در ایران نیز است، تاكید كرد: قبل از برگزاری جشنوار اقوام فراخوان داده شود و پژوهشگران آثار تحقیقی خود را به دبیرخانه جشنواره ارسال كنند.
وی یادآور شد: در هر دور جشنواره می توان مجموعه مقالات نیز چاپ و در اختیار كسانی كه نتوانستند در جشنواره حضضور پیدا كردند قرار بگیرد.
رمضانی گفت: لازم است دعوت ها برای جشنواره به صورت تخصصی صورت گیرد و اصحاب هنر حضور پر رنگ تری در این جشنواره داشته باشند.
وی اضافه كرد: كردستان از توانمندی خاصی در زمینه نیروی متخصص، غنی موسیقی محلی، مخاطبان آشنا و علاقمند به موسیقی برخوردار است و می تواند میزبان خوبی برای این جشنواره باشد.
سرپرست گروه اواج موج بوشهر گفت: لازم است بانك اطلاعاتی موسیقی محلی كردستان راه اندازی شود و در حاشیه جشنواره اقوام، نمایشگاه كتاب با موضوع موسیقی و سازهای سنتی برپا شود.
11 گروه برتر موسیقی نواحی مختلف كشور و 35 غرفه صنایع دستی از 25 استان كردستان به مدت سه روز در سومین جشنواره فرهنگ و هنر اقوام ایرانی حضور داشتند كه گروه های موسیقی این جشنواره اوای موج از بوشهر، شاخوه شین از كرمانشاه، تال از لرستان، دیلمون از گیلان، كانی از قوچان، هزار آواز از تهران، اوای دل از سیستان و بلوچستان و گروه های ئاگرین و خوش نوایان از كردستان و چند گروه دف نوازی، هه لپركی، سنتور نوازان و اركستر كوكان بودند.
مجوز اصلی این جشنواره كه دبیرخانه دایمی آن در اداره كل امور اجتماعی استانداری كردستان قرار دارد از آذر 1393 در 15 رشته مختلف فرهنگی و هنری اخذ شده است.
در جشنواره دوم نیز 21 تا 23 اردیبهشت 95 برگزار شد، در بخش موسیقی 19 استان كشور با 21 گروه و یك گروه ویژه اركستر موسیقی سلیمانیه عراق و در بخش صنایع دستی نیز 40 غرفه از صنایع داری (قالی و گلیم) از استان ها مختلف حضور داشتند.

برای مشاهده منبع این گزارش در خبرگزاری ایرنا روی این لینک کلیک نمایید

تجلیل از علیرضا رمضانی و دیگر مشارکت کنندگان ثبت آثار معنوی استان بوشهر

به منظور تجلیل و تقدیر از افرادی که در امر تحقیق و پژوهش مراحل ثبت آثار با اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری همکاری داشته اند جلسه ای با حضور دکتر نظری مدیرکل ثبت آثار تاریخی و معنوی سازمان میراث فرهنگی برگزار شد.

به گزارش «خلیج فارس» به نقل از روابط عمومی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان بوشهر؛ محمدابراهیم فروزانی گفت: ما در حواشی خلیج فارس آثاری که ثبت جهانی باشند نداریم، و باید تمام تلاش خود را بکنیم که این اتفاق خوب بیفتد.

مدیرکل میراث فرهنگی استان بوشهر ادامه داد: سیراف یکی از مناطقی است که در این حوزه باید تحت حمایت بیشتری از طرف سایر دستگاه های ذیربط قرار گیرد.

وی ادامه داد: اما در حوزه میراث معنوی بسیار خوب کار شده است و جای تشکر دارد که همه هنرمندان و پژوهشگران استان دست به دست هم داده اند تا این آثار که بخشی از فرهنگ ما را بازگو می کنند ثبت گردند.

فروزانی در ادامه گفت: ما باید در حوزه میراث طبیعی و میراث معاصر نیز کار کنیم، زیرا که ما تاکنون درخت ها، تپه های طبیعی و چشمه ها و منابع طبیعی زیادی داشته ایم که باید به آنها بپردازیم و در زمینه میراث معاصری که از دوره قاجار که اوج رونق اقتصادی و هنر استان بوده است نیز باید به داشته هایمان بی توجه نباشیم و شخصیت ها و هنرهای بازمانده از آن دوران را برجسته نماییم و آنها را ثبت کنیم.

همچنین فروزانی به اهمیت ثبت شخصیت های معاصر پرداخت و گفت: اگر بتوانیم شخصیت های معاصر را ثبت نماییم بسیار عالی خواهد شد زیرا که استان ما در این زمینه بسیار غنی است و ما شخصیت های بسیار ارزشمندی را داریم که بسیار پراهمیت است که عرصه فعالیت آنها ثبت شود.

فروزانی به مکان های باارزش هم اشاره کرد و گفت: حتی باشگاه ها و مکان هایی که در این استان و به خصوص شهر بوشهر وجود دارند قابلیت ثبت را دارند و جا دارد که مسئولین ما در این زمینه همکاری لازم را به عمل آورند.

در ادامه گفت: بوشهر دارای ظرفیت های بالایی است که پرداختن به آنها می تواند شهرت خوبی را برای استان به همراه آورد.

مدیرکل ثبت آثار و حفظ و احیای میراث معنوی و طبیعی کشور نیز افزود: به تصور من بافت قدیم بوشهر از بین رفته بود اما با توجه به بازدیدهایی که در این سفر داشتم متوجه شدم که بافت هنوز ارزش و قابلیت نگهداری را دارد.

فرهاد نظری ادامه داد: حتی ساخت و سازهای جدید در شهر هم باید مرتبط با بافت قدیم انجام شود تا شهر هویت مندی را داشته باشیم.

نظری به سیراف نیز اشاره کرد و گفت: سیراف آوازه بلندی دارد که همه از آن مطلع هستیم. شاید بتوانیم سیراف را به عنوان یک میراث جهانی مطرح کنیم اما ثبت جهانی فقط به ارزش ها بسنده نمی کند و نیمی از پروسه ثبت جهانی به ارزش های ذاتی اثر برمی گردد.

در ادامه جلسه از افرادی که در حوزه میراث معنوی در سال 94 با این اداره کل همکاری کرده بوند تجلیل به عمل آمد و لوح تقدیر به علیرضا رمضانی، مرضیه منصوری زاده، ابراهیم ابراهیمی، حماسه حق پرست، یدالله ذکاوت زاده، شبانکاره و… داده شد.

برای مشاهده منبع این گزارش در پایگاه خبری خلیج فارس روی این لینک کلیک نمایید