موسيقي مقامي بوشهر
پس از ورود فرهنگ آفريقايي به اين منطقه و ادامه يافتن حيات آن، بخشي از فرهنگ موسيقي بوشهر از اين فرهنگ تاثير
پذيرفته است. اين تاثير در تعدادي از ترانه ها، »يزله« ها، »نيمه« ها )آوازهاي كار(، »مراسم سنج و دمام« و … نمايان است.
موسيقي منطقه بوشهر را مي توان به دو بخش عمده تقسيم كرد:
موسيقي مذهبي ، و موسيقي غير مذهبي. از ديدگاهي ديگر اين تقسيم بندي مي تواند به صورت: موسيقي آييني، موسيقي غير
آييني، موسيقي كار و … انجام شود. از ديدگاه دوم، بسياري از آوازهاي مذهبي بوشهر اعم از »نوحه«، »ذكر«، »بيت هاي عزا«،
»مصيبت«، »چاووشي« و … در چهار چوب موسيقي آييني مذهبي، و آوازهاي مربوط به »اهل هوا« مانند آوازهاي »ليوا«، »زار«
و »مشايخ« )كه در منطقه بوشهر تقريبا فراموش شده اند(، در چهارچوب موسيقي آييني غير مذهبي قرار مي گيرند. يادآوري اين
نكته ضروري است كه به طور كلي رسوم و اعتقادات »اهل هوا« در سرتاسر كرانه هاي جنوبي ايران به شكل تنگاتنگي با
فرهنگ اسلامي آميخته شده است، به گونه اي كه جدا كردن آنهاباعث متلاشي شدن كل آن رسوم و آيين ها خواهد شد. از
ديدگاه دوم، برخي از فرم ها و آوازهاي رايج در مجالس شادماني در بوشهر مانند »يزله« و »بيت عروسي« نيز مي توانند در
چهارچوب موسيقي آييني غير مذهبي قرار گيرند.
.1موسيقي مذهبي
نظر به اهميت آيين هاي عزاداري در بوشهر و فراواني، تنوع و اهميت آوازهاي مربوط به آن، مي توان ادعا كرد كه بخش مهمي
از فرهنگ موسيقي بوشهر را آوازهاي مربوط به عزاداري تشكيل مي دهند. توالي ويژه و انضباط حاكم بر هر يك از آيين هاي
عزاداري در بوشهر، چه به لحاظ شكل و چه محتوا، باعث شده كه اين بخش از موسيقي بوشهر را بتوان متشكل ترين بخش
موسيقي دراين منطقه دانست. از طرف ديگر، عزاداري ماه هاي محرم و صفر در بوشهر، در نوع خود، زمينه ساز پديد آمدن
متشكل ترين و منحصر به فرد ترين نوع موسيقي مذهبي در مقايسه با نمونه هاي ديگر آن در سرتاسر ايران شده است.
توضيح اين نكته ضروري است كه موسيقي منطقه بوشهر در كليه شئونات زندگي مردم آن حضور دارد، از شادي تا عزا، از كار تا
لالايي. ارتباط قوي ميان انواع موسيقي و مردم به اندازه اي است كه در همخواني ها و همسرايي ها- در موسيقي مذهبي و غير
مذهبي- يك آمادگي ضمني، طبيعي و غريزي ميان اجرا كنندگان ديده مي شود. اجراي »سينه زني«، »نوحه«، »مصيبت«،
»ذكر«، »مرثيه«، »شروه«، »يزله«، »نيمه« و … جملگي با يك هماهنگي ضمني و طبيعي در ميان اجرا كنندگان همراه است و
همين هماهنگي ضمني و بدون تصميم قبلي است كه ما را به درك پيوند انواع موسيقي با كليه شئونات زندگي مردم بوشهر
راهنمايي مي كند.
مراسم عزاداري در بوشهر با اجراي »دمام« آغاز مي شود. تا چند دهه پيش، هركدام از طبقات مختلف مردم بوشهر در محله
هاي جداگانه اي زندگي مي كردند و هر محله، مسجد و تكيه و گروه سنج و دمام و نوحه خوان هاي مخصوص به خود داشت.
كلمه دمام در بوشهر به دو معني به كار مي رود:
.1طبل دو طرفه اي كه در عزاداري و گاه كارهاي دريايي نواخته مي شود.
.2مراسمي كه با نواختن تعدادي دمام و سنج و بوق، و به منظور اعلام عزاداري اجرا مي شود.
در معني اول، واژه »دمام« تنها به يك ساز كوبه اي و در معني دوم، به يك مراسم ويژه اطلاق مي شود.
مراسم عزاداري در بوشهر، حاوي يك كل به هم پيوسته است: اجزايي چون نوحه، مصيبت، چاووشي، ذكر، مثنوي و … در يك
آميختگي طبيعي و بديع، مراسم عزاداري بوشهر را تشكيل مي دهند. مضامين برخي از نوحه ها كلي است و امكان اجراي آنها
در تمام روزها و شب هاي ماه محرم يا صفر وجود دارد اما تعدادي ديگر، از مضامين ويژه اي برخوردارند و تنها در روزهاي
بخصوصي اجرا مي شوند.نوحه هاي قديمي بوشهر از نظر بافت موسيقي بسيار غني هستند. نحوه گردش ملودي، جمله بندي،
زمان بندي و حتا چگونگي تلفيق شعر و موسيقي در بسياري از آنها به قدري شگفت انگيز است كه نه تنها با برخي از تصنيف
هاي باقي مانده در موسيقي سنتي ايران برابري مي كند، بلكه گاه از برخي از آنان نيز دلپذير و طبيعي ترند
بيت خواني:
»بيت خواني« هم در عروسي و هم در عزا اجرا مي شود. بيت عزا را براي جوانان مي خوانند، اعم از اسطوره هاي مذهبي مانند
حضرت قاسم )ع( و علي اكبر)ع( و يا جوانان تازه در گذشته . بيت خواني به صورت مبادله ملودي ميان دو يا چند نفر انجام مي
شود. نفر اول معمولا يك بيت را مي خواند و بيت ديگر توسط فرد ديگري خوانده مي شود. در بيت عزا معمولا نوحه خوان ميخواند و جمع پاسخ مي دهد. در شب تاسوعا، مصيبت را با بيت مي خوانند. بيت عزا و بيت عروسي داراي موسيقي شبيه به هم
اند، اما از نظر شعر با هم تفاوت دارند. بيت هاي عروسي احتمالا با پذيرفتن تغييراتي در شكل خود، به »واسونك« تبديك شده
اند. كاركرد واسونك در عروسي هاي شيراز، همانند كاركرد بيت ها در عروسي هاي بوشهر است. در بيت عروسي- و گاه در
بيت عزا- در پايان هر بيت، زنان كل مي زنند. اشعار بيت ها اغلب عاميانه اند و انتقال آنها به صورت سينه به سينه بوده است.
مناجات:
»مناجات« اغلب در شب هاي ماه رمضان خوانده مي شود و بيش تر در پرده هاي شوشتري است. در نمونه هايي از مناجات
قديمي، پيش از خوانده شدن مناجات، اشعار مثنوي به آواز خوانده شده است. اشعار مناجات معمولا از كتابهايي چون خزانه
الاشعار و جوهري گزيده مي شود.
چاووشي:
»چاووشي« را در هنگام بدرقه يا در زمان استقبال از زايران مي خوانند. چاووشي هم چنين در شب سوم محرم، شب عاشورا يا
اربعين در ميان نوحه »واحد«، در عروسي، كارهاي ساختماني و … نيز خوانده مي شود. به طور كلي زماني كه نياز به تقويت
روحيه جمع باشد، آواز چاووشي خوانده مي شود. چاووشي گاه به صورت مبادله آواز ميان دو يا چند نفر خوانده مي شود. نظر به
موارد استفاده چاووشي و حالت خبري و ندايي آن، خوانندگان چاووشي مي بايست از صداي رسايي برخوردار باشند. اشعار
چاووشي را يا از ميان اشعار شاعران معروف منطقه، يا از چاووشي نامه هاي مختلف مانند چاووشي نامه ناصرالدين شاه و مانند
آن بر مي گزينند. هنوز در روستاهاي منطقه دشتي، دشتستان و تنگستان مي توان آواز چاووشي را شنيد. آواز چاووشي كه در رده
هاي چهار گاه است، در مناطق مختلف استان بوشهر تقريبا يكسان اجرا مي شود.
عزاي زنانه:
»عزاي زنانه« نيز بخش ديگري از موسيقي عزاداري بوشهر است. نوحه هاي عزاي زنانه با ديگر نوحه ها متفاوت است. در
عزاي زنانه، بيت عزا و چاووشي نيز خوانده مي شود. زنان نوحه خوانان مخصوص به خود دارند. نوحه ها و همسرايي در عزاي
سرپايي زنانه بسيار موثر و تكان دهنده است.
آنچه تا به حال در مورد موسيقي بوشهر گفته شد، در برگيرنده آيين ها و آوازهاي مراسم عزاداري يا كلا بخش مذهبي موسيقي
بوشهر است.
ويژگي هاي اين آوازهاي متنوع را مي توان چنين برشمرد:
.1جملگي محتواي مذهبي دارند.
.2اجراي آنها همراه با آمادگي قبلي، ضمني و طبيعي تكخوان و همسرايان است.
.3بيش تر آنها بدون همراهي ساز اجرا مي شوند.
.4همگي از غناي موسيقايي ممتازي برخودارند.
.5اين آوازها بخش مهمي از فرهنگ موسيقي بوشهرند.
.6با وجود تنوع زياد، وحدت هاي متريك معيشي بر آنها حاكم است.
.7اشباع استروكتور)ساختار( صوتي آنها از مباني نسبتا مشتركي پيروي مي كند.
موسيقي غير مذهبي
شروه:
»شروه« به صورت گسترده اي در سرتاسر استان بوشهر رواج دارد و در هر منطقه به گونه هاي نسبتا متفاوت خوانده مي شود.
مناطق »دشتي«، »دشتستان«، »شبانكاره« و تا حدودي »تنگستان« و شهر بوشهر مراكز عمده شروه خواني هستند.
در ميان آوازهاي داراي متر آزاد و همراه با دوبيتي كه در بيشتر نواحي ايران خوانده مي شوند، شروه بخاطر برخورداري از غناي
ملودي، كثرت سبك و شيوه و ديگر ويژگي هاي موسيقايي شاخص تر و برجسته تر است.
اشعار شروه مبتني بر نوعِ دوبيتي است. در ميان دو بيتي سرايان منطقه بوشهر، فايز و مفتون شهرت بيش تري دارند. شروه ها
عموما منطبق با آواز دشتي رديف سنتي اند. به گفته روشن تر بسياري از گوشه هاي آواز دشتي در رديف سنتي متاثر از شروه و
آوازهاي رايج در منطقه دشتي، دشتستان و تنگستان اند. در اين زمينه ميتوان به »گوشه غم انگيز« در رديف سنتي اشاره كرد.
اين گوشه بنام »دشتي شكسته« از قديم در منطقه دشتي خوانده مي شده است. در عين حال، برخي از آگاهان منطقه بوشهر براين عقيده اند كه در قديم نمونه هاي نادري از شروه در پرده هاي آواز شوشتري نيز خوانده مي شده است. در سنت شروه خواني
در منطقه بوشهر، رسم بر خواندن اشعار مثنوي مولوي قبل از شروه بوده وهست . به غير از مثنوي، شروه خوانان گاه از اشعار
نظامي نيز به عنوان مقدمه اي براي شروه استفاده مي كنند. مثنوي خواني يا خواندن اشعار نظامي نيز مانند شيوه هاي مختلف
شروه خواني، به شيوه هاي گوناگوني اجرا مي شوند. خواندن مثنوي يا اشعار نظامي به عنوان مقدمه شروه، براي آمادگي خواننده
و نيز آمادگي مجلس و حاضران است. خواندن مثنوي يا اشعار نظامي، قبل از هر شيوه اي، در شروه قابل اجراست اما برخي از
شروه خوانان يا به دليل نتوانستن و يا نخواستن، از اين كار خودداري مي كنند. لازم به يادآوري است كه اتصال مضموني ملودي
آواز مثنوي يا اشعار نظامي به پرده هاي آواز شروه، نيازمند توانايي قابل توجهي توسط شروه خوان است. در واقع در آخرين بيت
ها، فضاي لازم براي خواندن شروه به تدريج مهيا مي شود. به تدريج به پرده هاي اصلي شروه و حالت هاي ملوديك آن كه
ناشي از چگونگي گردش ملودي در آواز شروه است، اشاره مي شود و با افزايش اين اشارات، در لحظه خاصي فضاي شروه تثبيت
مي شود. برقراري همين پل ارتباطي مهم و درعين حال حساس است كه باعث طفره رفتن برخي از شروه خوانان از خواندن
مثنوي يا اشعار نظامي در محافل رسمي مي شود. شروه اغلب به صورت »دنباله خواني« )مبادله آواز ميان چند نفر( اجرا مي
شود. تعداد شركت كنندگان در »دنباله خواني« مي تواند به 5-4نفر )كمي بيش تر يا كم تر ( برسد. در پايان هر دوبيتي در
شروه، اغلب به خاطر تكميل پريود آوازي، يا ايست هاي مقطعي و يا انجام فرود كامل،واژه ها يا مصرع هاي اضافي به دو بيتي
اصلي افزوده مي شوند. مانند: روزگار، اي روزگار، جفاگر هر كسي كرد خير نبيند … طريق رسم دلداري نه اين است و … گاه
ممكن است به جاي كلمات اضافي، برخي از واژه ها به خصوص در فرود، دو يا چند بار تكرار شوند. شروه منشا بسياري از
آوازهاي ديگر از جمله »مرثيه« ها، »لالايي« ها و … است. زنان نيز شروه مي خوانند و گاه هنگام كارهاي روزانه ممكن است
به اصطلاح محلي»درنگه« كنند، يعني زير لب آوازهاي شروه را زمزمه كنند. اجراي شروه در درجه اول بيش تر به مجالس
سنگين و باوقار و اهل ادب مربوط است. به طول كلي در فرهنگ سنتي بوشهر، شروه و شروه خوان از احترام ويژه اي
برخوردارند. در »دنباله خواني« معمولا يك مبادله محتوايي ميان شروه خوانان وجود دارد كه به نوعي مشاوره يا مشاعره شبيه
است. در دنباله خواني معمولا يكي از »گرده« هاي )شيوه هاي( شروه انتخاب مي شود و دور مي گردد. شروه خواني در اين
قبيل مجالس ممكن است ساعت ها به درازا بكشد. در مجالس عروسي رسم بر خواندن شروه نيست.
گرچه ساختمان شروه ها به هم شبيه اند و از معيارهاي نسبتا مشخصي تبعيت مي كنند، اما تفاوت شيوه هاي مختلف شروه
خواني بيش تر در اوج گيري، ساختار ملودي، فرودها، آرايه ها و تحريرهاي كلام يا آرايه ها و زيورهاي ملودي پس از كلام
است. زمان بندي فيگورها، سكوت هاي ميان پريودها، ميزان امتداد اصوات و … نيز از جمله خصوصياتي هستند كه باعث
متفاوت شدن شيوه هاي مختلف شروه مي شوند. در ميان عواملي كه تفاوت ميان شيوه هاي مختلف شروه را باعث مي شوند،
دو مورد از بقيه برجسته ترند: اوج و فرود. برخي از شيوه هاي شروه اساسا به اوج نمي روند كه از اين قبيل است شيوه شريفي در
بوشهر. فرود شروه نيز به شيوه هاي مختلفي صورت مي گيرد، مثلا فرود موقت شروه شبانكاره اي اغلب در پايان مصراع از بيت
دوم است، اين مصرع تكرار مي شود و فرود نهايي در پايان مصرع دوم از بيت دوم صورت مي گيرد.
هر شروه داراي پريودهاي گوناگون است. هر پريود توسط سكوتي نسبتا طولاني از پريود ديگر جدا مي شو. »… معمولا به هر
پريود يك بيت تعلق مي گيرد، در اين آوازها، ملودي كه انحناي تثبيت شده اي را داراست [تثبيت انحنا در شيوه هاي مختلف
شروه متفاوت است، هر گَرده اي انحناي نسبتا تثبيت شده خود را دارد كه با گرده هاي ديگر تا حدودي متفاوت است[، از ابتدا
نقطه اوجي را در مسير خود هدف قرار مي دهد. اين نقطه اوج نسبت به صداي خاتمه، اكثرا فاصله پنجم و گاهي استثنائا يك
اكتاو را تشكيل مي دهد. تقريبا تمام پريودها از اين قاعده پيروي مي كنند، گرچه در جزئيات گاهي نسبت به هم تفاوت دارند…«
علت پديد آمدن سبك هاي مختلف شروه و آوازهاي ديگر منشعب از آن را مي توان به جغرافيا و شيوه زيست و عادت هاي
فرهنگي هر منطقه مربوط دانست.
بيدگوني)بيدگاني:(
»بيدگوني« در اصل يك شيوه آوازي است و نه نوع بخصوصي از موسيقي منطقه بوشهر. آواز »بيدگوني« از منطقه شبانكاره تا
حيا داوود متداول است. لحن موسيقي و محتواي اشعار »بيدگوني« عاشقانه است.آواز »بيدگوني« گاه به برخي از آوازهاي موسوم
به »سركوهي« كه در استان فارس رايج اند، نزديك مي شود.
جنگنامه )شاهنامه خواني:(»جنگنامه« يا »شاهنامه خواني« آوازي است كه معمولا در شب نشيني ها و گردهمايي هاي اهل ادب و فرهنگ اجرا مي شده
است. اين سنت گرچه به شكل غالب از ميان رفته است اما هنوز مي توان گهگاه ناظر آن بود شاهنامه خواني توسط يك
تكخوان اجرا مي شود و همراهي جمعي ندارد.
جنگنامه هم چنين در مراسم عزا و سوگواري اجرا مي شود، اما اشعار آن از شاهنامه نيست و از كتاب هاي ديگري ازجمله كتاب
جوهري برگزيده مي شود. در اين نوع مراسم معمولا جنگنامه حضرت علي اكبر )ع(، جنگنامه حضرت مولا و مانند آن خوانده
مي شود. شيوه خواندن جنگنامه گاه به شيوه نقالي نزديك مي شود. در كنار جنگنامه هاي مذهبي، اغلب مداحي اجرا مي شود،
مانند مداحي حضرت مولا علي )ع.( اين مداحي كه متن آن برگرفته از كتاب رفاحي است، بيشتر در شب بيست و يكم رمضان
خوانده مي شود.
مولود خواني:
»مولودخواني« يا »مولود نبي«، جشن تولد پيغمبر اسلام )ص( است. مولودخواني شام آوازي است كه به همراهي »دايره« )و گاه
»ني انبان«( خوانده مي شود. خوانندگان به صورت دايره دور هم مي نشينند و در هنگام خواندن، حركات موزوني را كه به
صورت حركت شانه ها به چپ و راست است، انجام مي دهند. لحن موسيقي و نيز حركات موزون خوانندگان حاكي از تاثير
موسيقي عربي و به ويژه آفريقايي بر اين مراسم است.
آوازها و ترانه هاي شاد:
بخش قابل توجهي از آوازها و ترانه هاي بوشهر و فرم هايي از قبيل »يزله«، رقص ها و … تاحدود زيادي از موسيقي بوميان
آفريقا تاثير پذيرفته است.
يزله:
»يزله« عموما در مراسم شادي )عروسي، ختنه سوران و (… اجرا مي شود.
اجراي آواز به صورت مبادله ملودي ميان تكخوان )كه معمولا غير حرفه اي است( و همسرايان است. پريودهاي آوازي در يزله
اغلب كوتاه و تكراري اند. اجرا كنندگان يزله، به هنگام اجراي آن، شَپ )دست( مي زنند. با گرم شدن مجلس و اوج گيري
آوازها، خوانندگان به تدريج روي زانوها بلند شده، سپس با چرخش به راست مي نشينند و دوباره روي زانو به چپ مي چرخند و
مي نشينند. هدف از اجراي »يزله«، گرم كردن و به جنب و جوش انداختن مجلس است. بافت ملوي در »يزله« به آوازهاي
بدوي آفريقايي شباهت دارد. »يزله« معمولا ذكر »صلي علي انبي« توسط تكخوان و پاسخ همسرايان به صورت »ياهو« آغاز
مي شود. تكخوان، پريودهاي آوازي كوتاهي را مي خواند و همسرايان در ابتدا با اداي »هلَلَ يوس هل يوسه« … به تكخوان
پاسخ مي گويند. گاه همراه با آوازهاي يزله،»كِل«مي زنند و گاه صداهاي »هي …« مانند كشيده اي از ميان همسرايان به گوش
مي رسد. يزله ها از نظر تعداد بسيارند و معمولا در مجلس، يكي را بعد از ديگري و بدون انقطاع مي خوانند. آوازها از نظر ريتم
بيش تر در قالب هاي دوتايي قرار مي گيرند. در برخي از يزله ها، واحد ضرب داراي قتسيمات دوتايي و برخي ديگر داراي
تقسيمات سه تايي اند. با تغيير وزن شعر، آهنگ و پاسخ همسرايان نيز تغيير مي كند. در هر يزله، پاسخ هاي همسرايان معمولا
تكراري است. هر يزله در ارتباط با موضوع خاصي بوده است: گاه در ارتباط با زندگي و كار، گاه به قصد طعنه زدن به فرد
خاصي و گاه به منظور به شوخي كشيدن موضوعي خاص. ريشه آوازهاي »يزله« به احتمال از »نيمه« ها )آوازهاي كارهاي
دريايي( است. اين احتمال از آنجا تقويت مي شود كه جداي از شباهت شكل و مضمون ميان »يزله« و »نيمه«، بسياري از يزله
ها، به هنگام كارهاي مربوط به صيد و لنج نيز خوانده مي شوند و به عبارت ديگر، بسياري از »نيمه« ها در مراسم »يزله« نيز
اجرا مي شوند. آوازهاي يزله، چنان كه ذكر شد، حاوي مضامين طعنه آميز و ريشخندگونه اند. هر يزله معمولا نام خاصي دارد كه
برگرفته از متن شعر آن است. اجراي يزله معمولا به جوان ها اختصاص دارد. يزله را در شهر بوشهر اجرا مي كنند و در ساير
نقاط استان بوشهر رايج نيست.
خيام خواني:
»خيام خواني« از جمله آوازهاي شاد مراسم عروسي است. خيام خواني توسط تكخوان )غير حرفه اي( اجرا مي شود و حاضران
نيز شَپ )دست( مي زنند. به هنگام خيام خواني، دايره نيز نواخته مي شود كه گاه به جاي دايره از تمبك يا دمام استفاده ميشود. اين آواز در بوشهر گاه به همراهي فلوت نيز خوانده مي شود. در اين كه خيام خواني از آوازهاي سنتي منطقه بوشهر است،
بايد ترديد كرد. ملودي خيام خواني به آوازهاي معروف به »روحوضي« كه در برخي ديگر از نقاط ايران رايج است، شباهت دارد
و از اين رو از خصوصيات اصلي آوازها منطقه بوشهر برخوردار نيست. در عين حال، حداقل پنجاه سال است كه اين آواز در شهر
بوشهر )ونه نقاط ديگر استان بوشهر( رايج است. خيام خواني معمولا توسط يزله ادامه مي يابد. در واقع خيام خواني و آوازهاي
يزله به طور متناوب و يك در ميان اجرا مي شوند. »خيام خوان« پس از خواندن يك يا چند رباعي از خيام، اشعاري از يزله هاي
مختلف مي خواند و دوباره به رباعيات خيام باز مي گردد. در خيام خواني، به غير از رباعيات خيام ممكن است از دوبيتي ها و
رباعي هاي شاعران ديگر و از اشعار عاميانه نيز استفاده شود:
سيصد گل سرخ يك گلش نصراني ما را ز سر بريده مي ترساني
گر ما ز سر بريده مي ترسيديم در مجلس عاشقان نمي رقصيديم
در خيام خواني تكخوان معمولا خواننده حرفه اي نيست و آواز به مانند يزله ب صورت دنباله خواني اجرا مي شود.
آوازهاي كار:
الف( آوازهاي دريا و صيد:
نظر به جغرافياي خاص منطقه، بيش ترين تعداد از آوازهاي كار در بوشهر در ارتباط با دريا و كارهاي مربوط به صيد و لنج است.
هر كاري در لنج، آوازي مخصوص به خود دارد .اين آوازها را صيادان، ملوانان و جاشوان در اصطلاح محلي »نِيمه« )احتمالا
تغيير يافته »نغمه«( مي نامند. درمناطق مختلف بوشهر، نيمه هاي متفاوتي خوانده مي شود. مثلا در منطقه بندرگاه در نزديكي
بوشهر، دو نوع نيمه متداول است: نيمه نيداف) پارو( و نيمه گرگور )نوعي تله دريايي.(
ب( آوازهاي وزن كردن گندم:
در مناطق تنگستان، دشتستان و دشتي، پس از درو كردن گندم)گاه در هنگام درو، چاووشي خوانده مي شود(، خرمن ها را در
خرمن جاي انباشته مي كنند. وزن كردن و تقسيم گندم معمولا در روزها و ساعت هاي خاصي صورت مي گيرد.
خواننده آوازهاي مخصوص اين مراسم كسي است كه ترازو را از خرمن پر كند. پس از پايان هر بند از شعر، حاضران با فرستادن
صلوات به تكخوان پاسخ مي گويند. اشعار در ستايش پروردگار، حضرت رسول )ص( و امامان )ع( است. در هر بند از شعر يكي از
امامان به ترتيب توصيف مي شوند. در اين مراسم، ستايش دوازده امام هم جنبه اعتقادي و مذهبي دارد و هم معيار و وسيله اي
است براي شمردن ترازوها.
لالايي:
لالايي كه در مناطق مختلف بوشهر به صورت هاي »لالا«، »لِي لِي«، و … تلفظ مي شود، توسط مادران خوانده مي شود.
لالايي ها در ظاهر بسيار به هم شبيه اند اما با دقتي بيش تر معلوم مي شود كه لالايي هاي هر منطقه تا حدود زيادي از سبك
و شيوه شروه خواني در همان منطقه پيروي مي كنند.
مي توان دريافت كه »لالايي« ها ريشه در »مرثيه« و هر دو ريشه در »شروه« دارند. اشعار لالايي ها عموما سينه به سينه
منتقل شده و داراي مضاميني در ستايش از اسطوره هاي مذهبي، توصيف زيبايي هاي كودك و توصيف دريا كه مهم ترين
شاخص طبيعت در اين منطقه است، مي باشند.
در يك نگاه كلي آنچه از بررسي موسيقي بوشهر مي توان دريافت آن است كه وجه غالب موسيقي بوشهر، موسيقي آوازي است،
اعم از مذهبي يا غير مذهبي. در اين ميان بخش قابل توجهي از آوازها، اساساً بدون همراهي ساز خوانده مي شوند: نوحه، ذكر
پامنبري، مرثيه، مناجات، عزاي سرپايي زنان، بيت عزا و بيت عروسي، چاووشي، مثنوي خواني، نظامي خواني، شروه، جنگنامه،
نيمه ها و آوازهاي كار، لالايي و … جملگي آوازهايي هستند مذهبي يا غيرمذهبي كه بدون همراهي ساز، خوانده مي شوند. ترانه
ها و رقص ها، يزله)گاه همراه با دمام(، خيام خواني)گاه همراه با دمام يا فلوت(، بيت عروسي، )گاه همراه با ني جفتي(، برخي
شروه هاي ساده )گاه همراه با ني جفتي يا ني هفت بند( و … آوازهايي هستند كه به نوعي مي توانند به همراهي ساز نيز خوانده
شوند.
منبع: درويشي، محمد رضا، مقدمه اي بر شناخت موسيقي نواحي ايران، تهران، حوزه هنري سازمان تبليغات اسلامي،
. 53-97 : ، ص1373
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!