عزاداری زنانه در بوشهر
«مطربه: يك دسته كنيزان آزاد شده باشند. تقريباً پانزده نفر شوند و آلات طربشان دايرهاي است و حلقه دار. در اعياد و عروسي دعوت شده گاهي بي دعوت روند و دايره وار نشسته و تغني كرده و انعام يابند. در پُرسة محترمين هم روند و سرود واژگونه خوانند.»
از نوشتههاي سديدالسلطنه ميتوان نتيجه گرفت كه پس از ورود بردگان آفريقايي به بوشهر، سرانجام عدهاي از كنيزان آزاد شده ـ همچون عدهاي از غلامان ـ موسيقي را به عنوان حرفهي خود انتخاب نمودند؛ اين كنيزان هم در مجالس جشن و هم در عزاداريها شركت مينموده تا انعامي يافته و امرار معاش نمايند.
كنيزان سياهپوست به تدريج آواها و رسوم خود را با عزاداري زنانهي بوميان بوشهر تلفيق نموده و از آنجا كه حضور آنها در اين گونه مجالس، بصورت گروهي بوده و كارشان را نيز گروهي انجام ميدادهاند؛ براي اجراي موسيقي خود كه نياز به همراهي و همخواني داشتهاند نيز دچار مشكل نبودهاند. به همين دليل نيز سرود واژگونهي آنها مورد استقبال قرار گرفته، مقبوليت يافت و به تدريج موسيقي سوگواري زنانهي بوشهر در سيطرهي كنيزان آفريقايي قرار گرفت.
در تأييد و تثبيت جستار مطرح شده ـ جدا از رد پاي آشكار موسيقي سياهان آفريقايي بويژه در بعضي از فرمها و نوحههاي سرپايي ـ گفتني است كه تا چند دهه پيش و حتي تا اين اواخر، اغلب خوانندگان مطرح موسيقي زنانه در بوشهر و مناطق اطراف آن، از همان تبار آزاد شدگان بودهاند.
البته گزارشي از اين كه اين سياهان از «دايره»هاي خود در عزاداري نيز استفاده ميكردهاند، بدست نيامده است. در اين مقال بد نيست، به نوازندگي تعدادي معدود از زنان در مراسم «سنج و دمّام» اشاره كنيم. گفته ميشود كه در گذشته، زني معروف به ميشتي زهرا (مشهدي زهرا بلال زاده) در مسجد خيزميها (محلة بهبهاني) «دمّام اشكون» را بسيار جسورانه مينواخته و نواختن «سنج» توسط زني معروف به “دي حسن ماهيني” در مسجد محلة “جفره”، نيز در نوع خود كم نظير بوده است.
سرخوانهاي سوگواري زنانه در هر مراسم، معمولاً دو نفر ميباشند كه اين رقم گاهي تا چهار نفر نيز افزايش مييابد. آنها به نوبت، آوازها و نوحهها را بين يكديگر و همخوانان مبادله ميكنند. اين مسئله نيز احتمالاً يادگار اجراهاي گروهي كنيزان آزاد شده در بوشهر ميباشد.(؟)
تا كمتر از پنجاه سال پيش در عزاداري زنانه بوشهر، نوحهخواني و سينهزني به شكل سينهزني مردانه رواج داشت. كمااينكه هماكنون از نوحههاي قديم و جديد سينهزني مردان در لابلاي نوحههاي زنانه استفاده ميشود. كه البته مورد استقبال عزاداران زن نيز واقع ميگردند.
در اين نوع سينهزني (كه اكنون منسوخ شده است)زنها همانند مردها حلقة متحدالشكلي تشكيل داده، به همان فرم به سينهزني مشغول شده و گاهي نيز اقدام به ساختن «بُرهاي» جديدي مينمودهاند. تنها تفاوت آنها در ايجاد «بُر» اين بوده كه به جاي گرفتن كمر يكديگر، دستهاي چپ خود را بر روي شانههاي هم ميانداختند.
افزون بر اينها، پارهاي از عزاداريهاي زنانه، به اتفاق مردها در آييني مشترك صورت ميگيرد؛ همانند مراسم «صبحدم»، «شام غريبان»، «طفل صغيري»، «شب سوم حسين»، «علم گرداني» و يا اجراي تعزيههاي سنتي؛ از اين جهت ميتوان موسيقي سوگواري زنانهي بوشهر را در دو بخش مورد بررسي قرار داد؛
1_ بخشي كه با حضور مردها صورت پذير است.
2_ بخشي كه زنها مستقل از مردها به اجرا ميپردازند.
به هرحال اگر موسيقي سوگواري زنهاي بوشهري ـ در عزاداري مذهبي ـ را مورد كنكاش و بررسي قرار دهيم، به اين نتيجه ميرسيم كه اجراي انواع موسيقي در عزاداري ويژة ماه محرم، در مقايسه با ديگر مناسبتهاي عزاداري، مهمتر و از تنوع بيشتري برخوردار است.
در اين ايام، مجالس عزاداري زنانه در جاي جاي محلههاي مختلف بوشهر با استقبال چشمگيري مواجه و برگزار ميشود. محل اجراي اين نوع عزاداريها نيز، جدا از بعضي تكايا و اماكن خاص، اغلب در منازل اشخاصي ميباشد كه براي برگزاري آن در خانة خود، حاجتي را طلب كردهاند.
در اين مجالس، معمولاً گهوارهاي با پارچه و شالهاي رنگي آذين ميبندند كه آن را «مختك علياصغر» ميگويند. عروسكي نيز به جاي طفلِ شيرخوار اهل بيت، درون آن جاي ميدهند. همچنين حجله و خوانچهاي هم به نام حضرت قاسم(ع) ميآرايند و دختري را در شمايل عروس قاسم، به نمايش ميگذارند، در پارهاي از مجالس نيز، بيرقي برپا داشته، آن را «علَمِ حضرت عباس» مينامند. …
اقلام ذكر شده در مجالس (جدايِ از نشانههاي عزاداري و اعتقادات مذهبي برگزاركنندگان و يا كاربردهاي خاص آنها) براي نوحه خوانان زن يا «سرخوان»، همانند پردة نقالي براي نقالان ميمانند. نوحه خوانان با استفاده از اين اقلام، مثلاً جنباندن گهواره در حين خواندن مصيبتهاي علي اصغر(ع)، تاثير نوحهگري و ايجاد فضاي مورد نياز را چند برابر ميكنند.
به قلم پژوهشگر بوشهری: محسن شریفیان
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!