سازشناسی موسیقی بوشهر
شناسایی سازها و موسیقی سازی می تواند به درک ارزشهای فرهنگی و ویژگی ها و معیارهای زیبایی شناختی یک جامعه کمک های شایان توجهی نماید.سازشناسی از مهمترین کلیدهای درک تاریخ موسیقی فرهنگ های گوناگون است.
سازها می توانند به عنوان وسایلی که نمایانگر ارتباط فرهنگی مردمان مختلف هستند،مورد مطالعه قرار گیرند.از طرفی بررسی ساختمان سازها برای درک دانش فنی فرهنگ های سنتی و بدوی مفید واقع می گردد.
نام ساز، نام قطعه های تشکیل دهنده ی آن، نام اهنگ ها و اصطلاحات مربوط به تکنیک های اجرایی می تواند زبان شناس را در بررسی زبان و گویش های رسمی قوم های گوناگون و نیز در پیگیری نقل و انتقال این واژه ها،فرهنگی به فرهنگ دیگر یاری رساند.
بررسی و شناسایی سازها،به لحاظ حرمت و تقدیس آن ها می تواند،به شناخت اعتقادات،باورها،ایین ها،نمادهلا و اسطوره های یک فرهنگ کمک شایانی نماید.
شناسایی سازها در فرهنگ های مختلف دامنه ی وسیعی دارد.این شناسایی می تواند ابتدا سازهای رایج در هر فرهنگ در هر فرهنگ را در برگیرد و سپس به سازهایی مورد استفاده قرار نمی گیرد و تنها جنبه تاریخی دارند، بپردارد.
در این پژوهش تشخیص لایه های تاریخی اساس کار گرداورندگان نبوده، با این حال قابل ذکر است، اغلب این سازهلا حالت بدوی داشته و می توان آن را نوعی از سازهای اولیه ی موسیقی بوشهر قلمداد نمود.هر چند از سازهای باستانی استان بوشهر با توجه به پیشینه ی کهن این منطقه در دست نیست.
راویان موسیقی سازی در استان بوشهر با عناوین مختلفی در جامعه حضور داشته اند، از جمله چنگی، لوطی، مطرب، مطربه، استا و کولی.نسل اغلب آنان منقرض شده و تنها نام و یادی از آنها باقی مانده است.اغلب آنها مهاجر و دائما در حال مسافرت بوده اند که هر کدام با نام و زبان و اصطلاحاتی خاص تکلم می نموده اند.
معرفی بعضی از سازها در موزه ی مردم شناسی بوشهر برای عده ای که موسیقی استان بوشهر را محدود به بندر بوشهر می دانند، سوال برانگیز است.اما باید توجه داشت که گستره ی جغرافیایی استان بوشهر نه تنها به بندر دیرپای بوشهر محدود نمی شود،بلکه جغرافیای فرهنگی این سامان فراتر از نقشه جغرافیای این استان است.بنابراین گرداوری این مجموعه حاکی از تنوع قابل توجه موسیقی سازی و قومی در استان بوشهر است.
در این مجموعه، نگارنده با توجه به پژوهش و مسافرت های متعدد خود در روستاها و مناطق مختلف استان بوشهر،سعی نموده هر ساز و وسیله ای را که بتواند صوت موسیقی را به مفهوم اعم تولید کند، گرداوری نماید.بدون تردید همه ی سازهای آورده شده ریشه در تاریخ و فرهنگ مردم بوشهر داشته و قدمت اغلب آنها دست کم به بیش از صد سال می رسد.
نحوه ی ارایه یافته های نگارنده در این مجموعه، به ترتیب زیر است:
1-تشریح سازها و خاستگاه آن.
2-طراحی ساختمان سازها و معرفی اجزا و ابعاد آن
استان بوشهر
الف: جغرافیا و مساحت
استان بوشهر به مساحت23167/56 کیلومتر مربع در جنوب غربی ایران واقع شده است.این استان در محدوده ی مختصات جغرافیایی بین 27 درجه و 14 دقیقه تا 30 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی و 50 درجه و 6 دقیقه تا 52 درجه و 58 دقیقه طول شرقی، قرار گرفته است.
استان بوشهر از شمال به استان خوزستان و استان کهکیلویه و بویر احمد، از شرق و شمال شرقی به استان فارس،از جنوب شرقی به استان هرمزگان و ازجنوب و مغرب به خلیج فارس محدود می شود.
این استان دارای نه شهرستان به نام های بوشهر، تنگستان، دشتی، دشتستان، گناوه، دیلم، دیر، جم و کنگان است و مرکز آن شهر بندری بوشهر است.
ب: آب و هوا
اب و هوای مناطق ساحلی بوشهر به دلیل نزدیکی خط استوا، کمی ارتفاع و قرار گرفتن در محدوده ی عرض ها ی جغرافیایی پایین و مجاورت با دریا،به طور کلی گرم و مرطوب بوده و مناطق داخلی این استان دارای آب و هوای گرم و خشک است.دمای متوسط سالیانه آن، معادل 24 درجه سانتیگراد است و دمای ان در تابستان تا 50 درجه می رسد.میزان بارش سالیانه را حدود 217 میلی لیتر تخمین زده اند.
پ: پیشینه تاریخی
بوشهر از نظر تاریخی دارای سابقه بسیار کهن و درخشان است.بر اساس تحقیقات و مطالعات انجام شده، قدمت تمدن استان بوشهر دست کم به پنج الی شش هزار سال می رسد.این در حالی است که هنوز کاوشهای باستان شناسی چندانی در این منطقه صورت نگرفته است.
نخستین سنگ بنای تمدن تمدن در بوشهر به زمان ایلامی ها و تمدن بین النهرین برمی گردد.در ان زمان این نقطه را “لیان” نامیده اند.لیان به معنی افتاب درخشان یا سرزمین آفتاب درخشان است.
در دوره ی مادها استان بوشهر جزو یکی از ایالتهای جنوب غربی آن بوده و در دوره ی هخامنشیان نیز جزو ساتراپ نشین{استان} پارس محسوب می شده است.در استان بوشهر آثار و نشانه های فراوانی از دوره ی هخامنشیان وجود دارد.همانند کاخ “بردک سیاه” در کناره شمالی رودخانه “دالکی” و دیگر قصرهخامنشی.
در زمان ساسانیان،بوشهر را ریو اردشیر یا بخت ازدشیر می نامیدند، در این دوره قلعه ی مستحکمی در بوشهر بنا شد که دارای برج و باروهای بلندی بود.هم اکنون ویرانه های این قلعه در منطقه ی ریشهر در فاصله 10 کیلومتری جنوب بوشهر قرار دارد.
با سقوط سلسله ساسانی به دست اعراب مسلمان،تمدن و فرهنگ ریشهر رو به اضمحلال گذاشت.در زمان حکومت امویان، سواحل خلیج فارس از جمله سرزمین بوشهرفتوسط فرستادگان خلفا اداره می شد. در زمان فرمانروایی آل بویه،سرزمین های فارس و. بوشهر جزو قلمرو انان قرار داشت.
در آغاز سلسله ی صفویه پرتغالی ها بر تمام جزایر خلیج فارس و بعضی از کرانه های ان حکومت می کردند.در دوره افشاریه، نادرشاه آنجا را به عنوان پایگاه ناوگان دریایی خود در خلیج فارس برگزید و نامش را به بندر نادریه تغییر داد.شیخ ناصر خان آل مذکور،{دریاسالار نادر} را که قزیب یکصد سال بر بوشهر حکمرانی کرد،بنیان گذاشت.
در دوره زمامداری کریم خان زند و نیز دوران قاجاریه، بندر بوشهر همچنان به عنوان یکی از معتبرترین بنادر مهم تجاری-فرهنگی و سیاسی ایران محسوب می شد، تا جایی که کشورهایی مانند انگلیس،روسیه،آلمان،ایتالیا،فرانسه،هلند،نروژ و عثمانی در این شهر دفتر نمایندگی سیاسی و تجاری برپا نمودند.
ت: زبان و گویش
زبان رایج مردم بوشهر فارسی است که با لهجه های مخصوص به خود صحبت می کنند.لهجه ی بوشهری که در بین بعضی از محلات ان اختلافهای گویشی قابل تاملی وجود دارد،دارای قواعد دستوری خاص خود است که پیشینه در عهد پارینه دارد.
در استان بوشهر اهالی شهرستان دشتستانف گناوه و دیلم به گویش لری صحبت می کنند و برخی از اهالی شهرستان دیر و کنگان و همچنین جزیره شیف نیز به زبان عربی محلی تکلم می کنند.زبان رایج عشایر ساکن در استان بوشهر نیز ترکی است.
ث: دین و مذهب
بیشتر مردم بوشهر مسلمانند.اکثر آنان تابع مذهب شیعه و برخی سنی مذهب هستند.حدود 15 درصد از ساکنین استان بوشهر را اقلیتهای دینی تشکیل می دهند.در گذشته پیروان دین زرتشت، یهود و مسیحیت به دلیل موقعیت خاص استراتژیکی بندر بوشهر حضور قابل توجهی در این مرز و بوم داشته اند.
ج: جمعیت
بر اساس آخرین برآورد جمعیتی استان بوشهر که در سال 1383 صورت گرفته است، تعداد 867701 نفر جمعیت در استان بوشهر زندگی می کنند.یادآوری می گردد آمار ذکر شده به عنوان جمعیت بومی این استان محسوب نمی شود،چرا که تعداد قابل توجهی از این جمعیت مهاجرانی هستند که به اقتضای شرایط کاری، در این منطقه سکنی گزیده اند.
موسیقی بوشهر
موسیقی بوشهر نیز همچون موسیقی ملل مختلف، از تولد تا مرگ از بزم تا رزم و از سور تا سوگ همواره در اغلب شئون فرهنگی و اجتماعی مردم دریا دل اینم خطه حضور دارد. موسیقی بوشهر طنین انداز کار و کوشش، رنج و مشقت، دوری و درد، شادی و غم، شیرزنی و دلیرمردی،شکست ها و ناکامی ها و بیانگر مشخصه های خاص جغرافیایی و اقلیمی این دیار است.
برای توضیح و معرفی موسیقی محلی بوشهر، نخست باید به عوامل مختلف طبیعی،اجتماعی،اقتصادی،سیاسی،ملی و مذهبی- که در پیدایش و شکل گیری موسیقی کنونی بوشهر تاثیر زیادی گذاشته اند-توجه نمود.
اولین عاملی که در معرفی سازها و گونه های مختلف موسیقی بوشهر موثر و با اهمیت بوده، موقعیت جغرافیایی این منطقه است.بوشهر همواره در طول تاریخ گذرگاه و محل سکونت قوم ها و ملت های مختلفی بوده که به دلایل مختلف از جمله تجارت، مهاجرت اختیاری یا اجباری و نیز اشغال نظامی، وارد این سرزمین شده اند.طبیعی است که هر کدام از ساکنان بومی بوشهر تاثیر داشته و گاه موجب دگرگونی آن شده اند.
برای نمونه پس از ورود بردگان افریقایی به بندر بوشهر، بخش قابل توجهی از موسیقی بوشهر تحت تاثیر سیاهان افریقایی قرار گرفت که می توان به مراسم “سنج و دمام”، مراسم “زار” یا “لیوتا” و نیز بعضی از “نی مهخ” ها و “یزله”ها اشاره نمود. اما تاثیرگذاری و ایجاد تغییر، همواره باعث تقویت فرهنگ سرزمین میزبان نگردیده و گاه موجب تضعیف و از هم گسیختگی فرهنگ آن نیز می گردد.چننکه حمله لعراب به “ریشهر” {بوشهر قدیم} در دوران ساسانیان، موجب شده تا شمار زیادی از دستاوردهای فرهنگی و هنری آن دوران رو به اضمحلال گذارد و بخشی از اطلاعات مربوط به آن دوران و حتی پیش از آن نیز در حافظه ی تاریخ این مرز و بوم، محو شود.
دمین عاملی که همچون مورد اول، درتبیین موسیقی بوشهر و نیز در تعیین مرزهای فرهنگی آن مورد توجه است، مهاجرت موقت اهالی این منطقه به کشورهای عربی همجوار جهت کار و امرار معاش و نیز دریانوردی و تجارت ساکنان این سامان در کشورهای حوزه خلیج فارس، دریای عمان، سومالی،تانزانیا، هند و … می باشد.
معمولا یکی از ره آوردهای این مسافرت ها: موسیقی، لهجه، آداب و رسوم دور دست بوده که به مرور زمان نه تنها در موسیقی بومی، بلکه در معماری و حتی طبخ غذا و پوشش ساکنان این منطقه نیز تاثیر زیادی گذاشته است.
جدا از موارد ذکر شده که باعث کستردگی فرهنگ موسیقیایی این دیار شده، باید به تعامل هنری و پیوند موسیقی این منطقه با دیگر مناطق و قوم های ایرانی همجوار اشاره نمود.این پیوندها به خوبی در مضمون اشعار،؛ خصوصیات ملودی، نام قطعات و سازها مشهود است.از این میان می توان به موسیقی عشایر ترک زبان استان بوشهر در مناطق”جم” و “دشتستان” و نیز موسیقی لر زبانان ساکن در بلوکات “حیات داوود” و “لیراوی” اشاره نمود.بنابراین موسیقی بوشهر همچون اهالی موسیقی سایر ملل، بدون استفاده و اقتباس از دیگر موسیقی قوم ها و ملت های مختلف،نتوانسته است به تامین خواستهای مردم این منطقه پاسخ دهد.لازم به یادآوری است که در این هم آوایی هنری،مردم بوشهر، با توجه به استعدادهای ذاتی، آنچه را که با ذوق و نیاز خود پسندیده اند، با شرایط و توانایی خود انطباق داده، شکل و جلو ه ای بومی بدان بخشیده اند.
عامل سوم که باعث شکل گیری و بوجود آمدن فرم ها و آوازهای خاصی شده ویژگی های محیط جغرافیایی است که نه تنها بر موسیقی و هنر این مرز و بوم، بلکه بر روی زندگی، رفتار و گفتار انها نیز تاثیر گذاشته است.از همین رو، تاثیر شرایط سخت طبیعی، گرما، خشک سالی، رطوبت زیاد، کمبود امکانات و وضعیت دشوار زندگی، دریا، ماهیگیر و دریانوردی در جای جای موسیقی این دیار مشهود است.
مثلا در گذشته نباریدن باران در فصل زمستتان باعث می شد که مردم برای بارش باران، در قالب مراسمی همراه با شعر و آهنگی ویزه دست به دعا بردارند.همچنین، کار بر روی دریا، پارو زدن و سایر کارهای طاقت فرسا، آوازهایی را جهت هماهنگی و رفع خستگی در انجام کارهای جمعی بوجود آورده، که به آن “نی مه” می گویند.
عامل چهارم، تاثیرپذیری موسیقی بوشهر از فرهنگ و تمدن ملی کشور است. در این خصوص، به کارگیری زبان و اصطلاحات ملی، استفاده از اشعار و اسطوره های ایرانی، احترام به باورها و برپایی سنت ها و آیین های ملیف ازجمله عواملی هستند کعه در ایجاد فرم های مختلف موسیقی و دادن رنگ ملی به موسیقی محلی بوشهر موثر بوده اند.
از بارزترین این تاثیرات در موسیقی کنونی بوشهر، به “شاهنامه خوانی”، “مثنوی” و “نظامی خوانی” ،”چاووش ” و … اشاره نمود که با ادغام در فرهنگ و هنر بوشهر، جلوه ای جنوبی به خود گرفته اند.
البته موسیقی بوشهر نیز متقابلا بر موسیقی بوشهر، باید به تاثیر ادیان رایج در دوره های مختلف نیز اشاره نمود، چرا که این مهم در ایجاد گونه های مختلف موسیقی مذهبی، بدون تایر نبوده است. اثار بدست آمده از مذاهب مختلف از جمله خرابه های معبد “پزئیدن” یعنی خدای دریاها، آتشکده زرتشتیان متعلق به دوره ساسانی و سالنهای ویژه همسرایی های مذهبی در کلیسا و صومعه های مسیحیان نستوری-مسیحیان ایرانی در زمان ساسانیان- در جزیره “خارگ” گواه بر رواج و شکوه برگزاری آیین ها و آوازهای مذهبی در بوشهر بوده است.
اما از این میان مذهب شیعه در بوشهر با توجه به چگونگی نگرش علمای آن نسبت به موسیقی، هر چند باعث رکود و از میان رفتن بخش بزرگی از موسیقی گردیده، اما در شکل گیری و ایجاد فرم ها و آوازهای گوناگون مذهبی و سوگواری،بویزه در مضمونم اشعار،تاثیر زیادی گذاشته است،به گونه ای که آواهای مربوط به آن به دلیل اهمیت ویزه ای که دارند و همچنین به خاطر کثرت و تنوع، بخش مهمی از فرهنگ موسیقی بوشهر انگاشته می شوند.
باید اشاره کرد که یکی از عوامل مهم در ادغام و پیوستگی فرهنگ مهاجران ملل مختنلف با فرهنگ این منطقه دین اسلام بوده است،چنانچه همواره موسیقی مهاجرین را بر طبق انطباق با آداب و رسوم بومیان بندر بوشهر دستخوش تغییر نموده و به آن صبغه و لعاب اسلامی داده است.
گونه های موسیقی در بوشهر
موسیقی فعلی بوشهر را – از نظر تعلق ملودی و نیز موضوع و مضمون- به هفت دسته می توان تقسیم کرد. در قالب این تقسیم بندی به معرفی گذاری سازها و بعضی از رسوم بوشهر، که با موسیقی همرا ه اند، پرداخته می شود.
الف-موسیقی جشن: شامل آن دسته از موسیقی هایی مو شود که ویژه ی مراسم جشن و سرور می باشد.
معمولا با پایکوبی و دست افشانی همراه است.برجسته ترین نوع این موسیقی، آهنگ های مراسم عروسی است که در گذشته، اجرای این مراسم هفت شب به طول می انجامید.
از مهمترین قطعات و فرم های قابل ذکر در این مراسم (جدا از برخی ترانه ها که معمولا توسط زنها خوانده می شوند)، آواز”بیت خوانی” ترانه های ویژه ی “حنابندان” ، “سرتراشون” “دومارویی”، “حموم روون” و قطعات “یزله” است.
“یزله”خوانی در موسیقی بوشهر با پایکوبی و شپ (دست) زدنهای محکم و منظم، همراه با تکخوانی و همسرایی اجرا می شود.این نوع موسیقی، در گذشته از اهمیت و تنوی بیشتری برخوردار بوده و در جشن های عروسی و ختنه سوران همراه با رقص و “چوب بازی” ویژه ای به اجرا در می آمده است.
از سازهای عمده مورد استفاده در موسیقی جشن، می توان به سازهای “نی جفتی” و “نی انبان” که از سازهای قدیمی این منطقه محسوب می شوند، اشاره نمود. در حال حاضر اینگونه سازها به همراهی سازهای کوبه ای، همچون “دیره”(دایره)، “ضرب”( تمبک)، “ضرب و تمپو”، “تمپو” و “دیره زنگی” نواخته می شود. از دیگر سازهای مورد استفاده در جشن های مناطق مختلف استان بوشهر، می توان به ساز “دمام”، “مرباس” “دربنگه”، “کرانا”، “ساز” و نقاره” نیز اشاره نمود.
ب-موسیقی محفلی: این گونه موسیقی معمولا خاص محافل دوستانه بویزه در شب نشینی ها می باشد. یک نوع از این موسیقی “شاهنامه خوانی” است.خواندن اشعار شاهنامه فردوسی با نوایی خواص و بدون همراهی ساز، معمولا در محافل بزرگان یا خان ها خوانده می شده که متاسفانه این رسم، در اغلب مناطق استان بوشهر، به فراموشی سپرده شده است.
“خیام خوانی” نیز از گونه های رایج و مطرح موسیقی محافل، محسوب می شود.تکخوانی اشعار حکیم عمر خیام که با آهنگی خاص و با همراهی یک ساز ضربی {تمبک با دایره} و نواختن فلوت اجرا و در نهایت به دم گرفتن جمع منتهی می شود، لنگان لنگان هنوز به حیات خود ادامه می دهد.
از دیگر موسیقی ویژه ی محافل می توان به “شروه خوانی” یا “فایز خوانی”، “مثنوی” و “نظامی خوانی” اشاره نمود که به شیوه های مختلفی خوانده می شوند.لازم به توضیح است که اینگونه آوازها جدا از محافل، در موقعیت های دیگری نیز خوانده می شوند.
پ-موسیقی مذهبی: این نوع موسیقی، آوازها و قطعاتی را در بر می گیرد که در مراسم مذهبی به کار گرفته می شوند، به ویژه آواها و نواهایی که در سالروز تولد، شهادت و یا وفات ائمه ی اطهار {ع} خوانده می شوند.
از جمله ی این مراسم و موسیقی، “مولودی خوانی” است. این رسم، ویژه ی جشن تولد پیغمبر{ص} است و اغلب توسط اهالی سنی مذهب بوشهر اجرا می گردد. در مولودی خوانی، جماعت، در ابتدا بصورت نشسته آواها و اشعار عربی مولودی را می خوانند، سپس در قسمتی از مراسم بر روی زانو های خویش می ایستند و شانه ها را به راست و چپ حرکت می دهند. در اوج مولودی خوانی، این حرکات را به صورت ایستاده پی می گیرند.
در این مراسم، تنها از یک نوع ساز ضربی استفاده می شود. این ساز همان “دف” مورد استفاده در موسیقی اعراب است که به همان شیوه نیز در مراسم نواخته می شود.
از نمونه های دیگر این موسیقی، آیین ” دم دم سحری” است. این رسم برای بیدار کردن اهالی، جهت روزه گرفتن در ماه رمضان، همراه با نواختن ساز دمام اجرا می شود. همین طور “چاووش خوانی” که در بدزرقه و استقبال زائران خانه خدا و عتبات عالیات خوانده می شود. انواع مداحی، نوحه، مناجات، نواختن سنج، و دمام و… که در ایام عزاداری های مذهبی به اجرا در می ایند نیز از نمونه های دیگر این نوع موسیقی هستند.
ت-موسیقی کار: موسیقی است که در فعالیتهای مختلف کاری و معیشتی خوانده و اجرا می شود. از انواع این نوع موسیقفی میتوان به آوازهای مختلفی که ههنگام کشاورزی خوانده می شود و نیز ترانه ها و اواهای ویژه دوشیدن گاو و راندن شتر و احتشام که اغلب به همراهی :نی چوپانی” خوانده می شود اشاره نمود.آوازهای “ساروج کوبی” یا نغماتی که بنا هنگام بالا بردن ساختمان می خواند و نیز نغمه هایی که ساختن لنج{کشتی} خوانده می شود هم از ان دسته است.
آوازها و نغماتی که در کار بر روی لنج و دریا خوانده می شود از مهمترین و متنوع ترین بخش موسیقی کار در نولاحی ساحلی بوشهر محسوب می گردد. به این نغمه ها “نی مه” می گویند. آوازهای دریایی، جهت سرگرمی و نیز رفع خستگی و ایجاد هماهنگی در کارهای گروهی خوانده می شوند.
ث-موسیقی کودکان: این موسیقی شامل نواهایی است که توسط کودکان و یا برای آنها به اجرا در می آید و بیشتر برای سرگرمی و آموزش کودکان به کار گرفته می شود؛ از انواع آن نیز می توان به معدود اشعاری که در بازی های کودکانه به صورت ریتمیک و گاه همراه با حرکت به اجرا در می آیند اشاره کرد.
از ابزار موسیقیلیی مورد استفاده ی کودکان به شکل جدی آن “نی تکی” – در مقابل ” نی جفتی- است . این ساز ملودیک برای آموزش نواختن ” نی جفتی” و ” نی انبان بسیار مناسب است.” تک تکو” ، ” سنجک”، ” سوتک گلی” و ” زر زروک” نیز از آلات موسیقیایی دیگری است که جهت سرگرمی کودکان ساخته می شود.
در این بخش از موسیقی بوشهر، باید از انواع لالایی ها نیز اشاره نمود؛ همین طور سایر اشعاری که با نوایی خاص؛ توسط مادران بری کودکان خوانده می شوند. این بخش از موسیقی در مناطق روستایی استان بوشهر، رواج بیشتری دارد.
ج- موسیقی درمانی: این نوع موسیقی به شکل کاربردی آن در بندر بوشهر منسوخ شده است. ولی در حال حاضر در جزیره خارگ و بعضی از نواحی کنگان و دیر، کماکان رواج دارد و شامل آوازهایی می شود که در مراسم زار یا لیوا با سازهای ویژه، همراه با رقص و حرکات موزون، جهت درمان امراض روحی و روانیِ کسانی که به این نوع موسیقی، باور دارند، خوانده می شود.
چ_ موسیقی عزاداری: شامل آوازها و قطعات غمگنانه ای است که در مراسم تشییع، تدفین، ختم و هفته خوانده می شود. این نوع موسیقی، بدون همراهی سا زاجرا می شود. از عمده ترین آن می توان به مراسم عزاداری زنانه در ” سرخوانی ” و ” یزله سرپایی” اشاره نمود. در اینگونه مراسم، بیشتر از موسیقی مذهبی اشاره می گردد. بخش بزرگی از موسیقی عزاداری در بوشهر شامل سوگواری های مذبی است.
تقسیم بندی سازها
ساز، سیستمی است فیزیکی و قابل ارتعاش، نتشکل از بخش های مختلف با وظایفی خاص که نوازنده با اعمال نیرو بر آن، ساز را به صدا درمی آورد. دنیای سازها از تنوع چشمگیری برخوردار است. این تنوع باعث می شود تا سازها از جهات مختلف مطالعه شوند و جایگاه هر کدام و ارتباط سازها با هم مشخص گردد.
تقسیم بندی سازها در موزه مردم شناسی استان بوشهر بر اساس عوامل و چگونگی ایجاد صوت، شکل گرفته است. این تقسیم بندی که در اصل بر مبنای رایج ترین سیستم در تقسیم بندی سازها – متعلق به ” هورن بوستل” و ” زاکس” {آلمان-1914م} – انجام گرفته، بدین ترتیب است:
1-سازهای بادی{آئرفون}: که تولید صدای آن ناشی از ارتعاش ستون هواست. سازهای بادی در این موزه با توجه به چگونگی ایجاد ارتعاش هوا، به چهار رده ی کلی تقسیم می شوند:
1-1-سازهای بادی بی زبانه: که هوا را به طور ساده یا با برخورد به لبه ی سوراخ دمیدنی، به داخل ساز وارد شده و ایجاد صوت می تماید.
1-2-سازهای بادی یک زبانه: که هوا در هنگام ورود به ساز، زبانه اش به نام”قمیش” را کی لرزاند.
1-3-سازهای بادی دو زبانه: که هوا از میان دو تیغه ی نازک متکی به هم عبور کرده و سبب لرزش آن دو میشود.
1-4-سازهای بادی ازاد: که بوسیله ی ارتعاش هوا تولید صوت می کنند.
2-سازهای پوستی {ممبرانوفون}: که تو.لید صدای آن ناشی از ارتعاش پوست است. این گروه به دو دسته ی کلی تقسیم می شوند:
2-1-سازهای پوستی یک رویه: استوانه هایی که یکی از سطوح آن پوست داشته باشد.
2-2-سازهای پوستی دو رویه: استوانه هایی که هر دو سطح آن را پوست کشیده باشند.
3-سازهای کوبه ای{ایدیوفون}: سازهایی هستند که تولید صدای آنها ناشی از ضربه زدن به جسم سخت یا انعطاف پذیر می باشد.
سازهای موسیقی در استان بوشهر
1-سازهای بادی{آئروفون}
1-1سازهای بادی بی زبانه
1-1-1-بوق شاخی مارپیچ
بوق های مارپیچ رایج در بوشهر، معمولا از شاخ حیوانی افریقایی با نام “سیتاتونگا” ساخته می شود. این گونه بوق به شکل مارپیچ و میان تهی است. میانگین طول این نوع سازها تقریبا 80تا 100 سانتی متر و قطر دهانه ی آن نیز حدود 6 تا 8 سانتی متر است.در 20 سانتی متر مانده به انتهای بوق که از بالا به پایین به شکل مخروطی درآمده است، سوراخی بیضی شکل به طول تقریبی 3 سانتی متر و عرض 3/5 متر، برای دمیدن نوازنده ایجاد کرده اند.
در دور این ساز، چند نوار از جنس نقره، حفاظت قسمت های حساس بوق را یه عهده دارند.تاج بوق، به دهان باز شده ی مار شباهت دارد که از بوق جدا می شود.انتهای ان نیز دارای روپوشی به شکل مخروط است.
نوازنده، بوق را به صورت ایستاده در میان دستان خود قرار می دهد و با جمع کردن لب و قرار دادن آن بر روی سوراخ ساز و دمیدن در آن، بوق را مرتعش می کند. از این ساز بیشتر از چند صوت شنیده نمی شود.
نواختن بوق مارپیچ، اغلب در بندر بوشهر رواج داشته و هم اکنون در مراسم عزاداری، قطعه ی {سنج و دمام} را همراهی می کند.
1-1-2-بوق شاخی هلال
نوعی دیگر از بوق شاخی رایج در بوشهر، از شاخ “بز کوهی” ساخته می شود. شاخ این حیوان، منحنی شکل است و حدود 80 تا 100 سانتی متر طول دارد و قطر دهانه آن نیز حدود 5 تا 7 سانتی متر است. در انتهای این نوع شاخ نیز سوراخی برای دمیدن نوازنده، تعبیه شده است. شیوه نواختن این ساز و نیز اصواتی که از آن تولید می شود به شکل “بوق مارپیچ” است.
این ساز در اغلب مناطق استان بوشهر که در آن مراسم “سنج و دمام ” برگزار می گردد، نواخته می شود. در گذشته نیز قبل از شروع مراسم {زار} در جزیره “خارگ” از این بوق جهت اطلاع رسانی استفاده می شده است.
1-1-3-بوق حلزونی
این نوع بوق از صدف های خشک شده ی حلزونی شکل ساخته شده است. طول این نوع صدف های درشت جثه حدود 20 تا 22 سانتی متر و طول دهانه ی آن حدود 8 تا 9 سانتی متر است.معمولا انتهای مسدود صدف را باز می کنند و یا در گوشه ی پایینی آن، سوراخی به قطر 1/5 سانتی متر ایجاد کرده و در آن می دمند.
این نوع ساز در اغلب مناطق ساحلی بویژه در شهرستان “دیر”، “کنگان” و جزیره ی “خارگ” مورد استفاده کودکان بوده است. ولی عملا با وجود بوق های شاخی کاربردی در موسیقی آئینی ندارند.
1-1-4-فلوت
فلوت از سازهای بادی بی زبانه است. این ساز از یک لوله ی استوانه ای میان تهی از جنس نی، چوب یا فلز ساخته می شود. اندازه این ساز 42 تا 50 سانتی متر و قطر آن حدود 2 سانتی متر است. انتهای بالایی دهانه، بسته است. دهانه ی این ساز سوراخی است که در سطح جانبی لوله تعبیه شده است.فلوت زن برای دمیدن آن، لب را نزدیک سوراخ برده به لبه مماس می کند. در قسمت پایین تر شش سوراخ جهت ایجاد اصوات مختلف تعبیه شده است که انگشتان نوازنده بر روی آن قرار می گیرد. وسعت صوتی این ساز بسته به توانایی نوازنده، حدود یک و نیم اکتاو تا دو اکتاو می باشد.
این ساز بیشتر در بندر بوشهر رواج داشته و کاربرد آن درهمراهی “خیام خوانی” و شروه خوانی” و نیز نواختن نوحه ی “شام غریبان” و “مرثیه خوانی” است.
1-1-5-فیک فیکو شلی
نوعی سوت که مرد اسفاده کودکان است. این نوع سوت معمولا از خاک “رس” ساخته می شود و به آن فیک فیکو شلی{گلی} می گویند. ساختمان این ساز از مجسمه ای بسیار کوچک و میان تهی که معمولا به شکل پرنده است، تشکیل شده و محل دمیدن آن اغلب در قسمت دم پرنده تعبیه شده است. گاه نیز درون مجسمه اندکی آب ریخته می شود و بدینوسیله صدایی شبیه صدای پرنده از آن خارج می کنند.
نوع دیگر این سوت که در زمان های دورتری رواج داشته به شکل صدف های لوزی شکل بوده که از بوق های حلزونی گرفته شده است. اندازه ی این ساز 15 سانتی متر بوده و در یک سر آن برای دمیدن، سوراخ بیضی شکلی به اندازه ی 1 در 2 سانتی متر ایجاد شده است.یر روی این ساز نیز سوراخ دیگری به قطر 1 سانتی متر تعبیه شده که صدا از آن خارج می شود فاصله ی این سوراخ تا محل دمیدن، بین 4 تا 5 سانتی متر می باشد. قطر محفظه ی طنینی این سوت حدود 7 سانتی متر است.این سوت فاقد سوراخ برای انگشت گذاری است و صدای زیر و یکنواختی دارد.
1-1-6-نی چوپانی
به این ساز {بیشه} نیز می گویند.این ساز استوانه ای میان تهی از جنس نی است و طول « معمولا 60 تا 65 سانتی متر و قطر آن تقریبا 1/5 تا 2 سانتی متر است.این ساز دارای پنج سوراخ بوده که چهار سوراخ در پشت ایجاد شده است. قطر سوراخ های ایجاد شده بر روی این ساز معمولا 7 میلی لیتر می باشد.
نی چوپان بدون زبانه است و نوازنده با جمع کردن لب ها و گذاشتن نی در کنار آن به ساز خود می دمد.برای نواختن بهتر سر نی را از بیرون به طور مایل نازک می کنند و آ ن را به طور مورب در دست می گیرند تا ساز راحت تر بر روی لب قرار گیرد.بعضی از نوازندگان آن را به شیوه ی نفس برگردان می نوازند.اغلب نوازندگان برای اجرای مقام های مختلف، هم صدا با نت ها، آگاهانه صدایی را از حنجره خود خارج می کنند که به آن {ووره} می گویند.
نی چوپانی از نوعی نی ساخته می شود که دارای هفت بند و شش گره است.گره همتان برجستگی های روی نی است که با مسدود کردن بخش های مختلف نی، بندها را از هم جدا می کند. برای باز کردن گره ها و عبور هوا از داخل لوله های ساز، گره ها را به وسیله ی میله ای نازک و بلند سوراخ می کنند.
معلولا در بند چهارم نی یک سوراخ، بندپنجم دو سوراخ و در بند بعدی نیز یک سوراخ در روی نی ایجاد می نمایند. توضیح اینکه در بند چهارم در زیر نی، سوراخ دیگری نیز ایجاد می کنند که محل انگشت شست می باشد.
این ساز اغلب به صورت تکنوازی نواخته می شود و وسعت صوتی آن بسته به توانایی نوازنده حدود یک اکتاو ونیم می باشد.نی چوپانی بیشتر در میان عشایر شهرستان “دشتستان” بویژه در آبادی های “پشتکوه”، “کلمه”، “بوشکان”، “تنگ ارم” و بعضی از مناطق شهرستان “دشتی”، “تنگستان” و “کنگان” رایج است. از این ساز در چراگاه و در محافل شب نشینی و سرور استفاده می شود.
معروف ترین مقام های این ساز در شهرستان دشتی و تنگستان، “حاجیانی” است که در همرا با آواز “شروه” نواخته می شود. علاوه بر این ساربانان ساکن در منطقه ی دشتی و کنگان نیز با این ساز آهنگ های “زنگ اشتری”{نانگرو}، “شترو”گله بردن، “گاو دوشی” و “هی کاکا” را می نوازند، عشایر ساکن در در “دشتستان” نیز آهنگهای رایج در میان ترک زبانان را می نوازد، از جمله “کوراغله{کوراغلو}، “گدن دارغه”، “کرم اصله” “صنم و غریب”، “اعظم” و “معضوم”{مجنون} که در میان ترک های مناطق مختلف ایران نیز رایج است.بعضی از عشایر به زبان ترکی به این ساز {غامش} می گویند و بعضی دیگر به این ساز {نی ناز} میگویند.
1-2-سازهای بادی یک زبانه
1-2-1-نی انبان
نی انبان، نی همبونه یا نی مشکی ترکیبی است از نی و انبان. تعداد نی ها در نی انبان دو عدد است و هر دو هم اندازه و هم قطر هستند. طول هر یک از نی ها، 20 تا 25 سانتی متر و قطر آن به طور متوسط 1 سانتی متر است.ساز نی انبان در بعضی مناطق دارای پنج سوراخ بوده و تا هفت سوراخ نیز مشاهده شده است.اما نوع متداول آن دارای شش سوراخ می باشد.
هر کدام از نی ها داری یک قمیش یک زبانه ای از جنس نی هستند که به آن “پیکک” یا “پیکو” گفته می شود.طول این نوع قمش حدود 5تا7 سانتی متر و قطر آن بین 6 تا 9 میلی متر است. قمیش را از یک سانتی متر مانده به پایین، به طرف بالا برش می دهند و انتهای زبانه را با نخی می پیچند که به بالا و پایین کردن آن، ساز را کوک می کنند.
قمیش نی انبان از یک طرف آن مسدود است، این قمیش از پشت گره نی ، قطع شده و از طرف دیگر باز است. طرز قرار گرفتن آن بر روی نی به شکلی است که طرف باز آن در داخل نی قرار می گیرد. شیار ایجاد شده بر روی قمیش عمل ایجاد صوت و عبور هوا را به داخل لوله ساز انجام می دهد.
هر جفت نی به وسیله ی نخ و موم عسل، درون یک دسته ی چوبی تعبیه و بدین وسیله به انبان، متصل می شود.انبان را از دباغی کردن پوست”بز” یا ” آهو” می سازند.
از یک طرفِ انبان، هوا به آن وارد می شود که آن قسمت را لبک” می نامند و از طرف دیگر هوا به دسته ی نی انبان منتقل می شود. انبان در حکم محفظه ذخیره هوا برای نوازنده است. انبان را در بین دو دست در آغوش می گیرند و با فشاری که توسط آرنج و بازوهای خود به آن وارد می کنند، هوای ذخیره شده در مشبک را به سوی ساز هدایت می کنند.
در حال حاضر نواختن نی انبان در اکثر مناطق استان بوشهر رواج دارد. این ساز در جشن ها نواخته می شود و ا ز معروفترین قطعاتی که توسط این ساز اجرا می شود می توان به ” حاجیونی” “سرکوهی” ، ” چوپی” ، شکی” ، چار دسمال”، مولودی”، ” خرده” ، ” چمکی”، ” رقص”، یا “بندری” اشاره کرد.
از جله ساطزهایی که نی انبان را در مراسم مختلف همراهی می کنند، می توان به ” دیره”، ” تمبک”،” دمام”، ” ضرب و تمپو”، و “دایره زنگی” اشاره نمود.
1-2-2-نی تکی
این ساز از یک عدد نی تشکیل شده است و از همین رو آن را نی تکی- در مقابل نی جفتی- می نامند. اندازه های نی تکی بسته به نوع صدای آن، بلند یا کوتاه می باشد و طول تقریبی آن را می توان از 20 تا 25 سانتی متر و قطر آن را حدود 8 تا 10 میلی متر ذکر نمود. نی تکی در مناطق مختلف دارای چهار تا شش سوراخ است که به وسیله ی یک زبانه مرتعش می شود. این قمیش شبیه قمیش ساز نی انبان یا نی جفتی است و از نی ساخته می شود.
این ساز در اغلب مناطق استان بوشهر رواج دارد. استفاده از این ساز جدا از سرگرمی کودکان، معمولا برای آموزش نواختن ” نی جفتی ” و ” نی انبان” بکار گرفته می شود.
1-2-3-نی جفتی
چنان که از نام آن پیداست به معنی دو عدد نی است که به هم جفت و متصل هستند. طول این ساز بسته به بم بودن و یا زیر بودن صدای ساز، بلند و یا کوتاه است و معمولا 20 تا 25 سانتی متر طول دارد. بر روی هر کدام از نی ها شش سوراخ تعبیه شده است. هر یک از نی ها دارای قمیشی یک زبانه و مستقل از دیگری است که به آن “پیکک” گفته می شود. برای ایجاد زبانه بر روی قمیش ،-برعکس قمیش نی انبان- آن را از بالا به پایین برش می دهند و از همین رو نخ تنظیم این ساز در پایین آن قرار دارد. نوازنده قبل از اجرا، پیکک را خیس نموده و تا انتها در دهان خود قرار داده و با دمیده تنفس از راه بینی به اصطلاح به شکل ” تنفس برگردان ” آن را به صدا در می آورد.
طرز دمیدن در ” نفس برگردان” به این ترتیب است که نوازنده ششهای خود را پر از هوا کرده و هنگام نواختن، هوا را به دهان منتقل می کند و قبل از اینکه هوای انباشته شده در ششها و دهان به اتمام برسد از راه بینی دوباره ششها را پر از هوا می کند و به این ترتیب بدون اینکه صدای ساز قطع شود، نوازنده نفس گیری می کند.
این ساز کمتر از یک اکتاو وسعت دارد. نواختن نی جفتی در بندر بوشهر نسبت به سایر مناطقاستان بوشهر، رواج بیشتری دارد. این ساز در محافل سرور و جشن ها نواخته می شود و ار معروفترین قطعات آن می توان به ” حاجیونی”، ” چوپی” و “شکی” اشاره کرد.
1-3-سازهای بادی دو زبانه
1-3-1-زَمری
زمری یا ” زماری” اکنون در بوشهر رایج نیست و آنچنان که گفته می شود؛ این ساز لوله ای بوده است مخروطی شکل شباهتی به قیف داشته – شبیه ساز سرنا-و اندازه ی تقریبی آن را 35 سانتی متر ذکر نموده اند.این ساز از چوب “ساج” ساخته می شده و بر روی آن برای اجرای نت های مختلف 6 یا 7 سوراخ دایره ای شکل با فاصله های منظم و نیز یک سوراخ دیگر بین سوراخ اول و دوم- در زیر آن ایجاد می نموده اند. این ساز با مرتعش ساختن یک قمیش دو زبانه از جنس نی {بوریای خشک} به صدا در می آمده است.
با توجه به محدوده صوتی ترانه های موجود در مراسم “لیوا” در جزیره خارگ و نظر به توانایی سازهای مشابه، وسعت صوتی این ساز حدود یک اکتاو و نیم تا دو اکتاو بوده است. نواختن این ساز در استان بوشهر منسوخ شده ولی در گذشته از این ساز در جزیره خارگ و در مراسم “لیوا” استفاده می شده است.
1-3-2-ساز
آلتی است بادی و مخروطی شکل از جنس چوب به طول تقریبی 35 تا 40 سانتی متر. قطر دهانه ی شیپوری این ساز بین 7 تا 9 سانتی متر است.بر روی این ساز هفت سوراخ ایجاد شده و یک سوراخ نیز –بین سوراخ اول و دوم- در پشت آن تعبیه شده که آن را “پیکک” می نامند. “پیک” حدود 3 سانتی متر است و انتهای آن در استوانه ای باریک محصور است.
این استوانه ی دایره ای شکل از جنس فلز است و آن را “میل” می گویند.ارتفاع میل حدود 7 تا 8 سانتی متر بوده و در غلافی استوانه ای قرار می گیرد. اینم غلاف را “بچ ساز” می گویند که در انتها دارای دوشیار می باشد و شبیه به “انبر” است.جنس آن از چوب و حدود 14 سانتی متر طول دارد.قسمت انبر مانند آن که به طول 11 سانتی متر می باشد، درون چوب دسته، قرار می گیرد و به وسیله به دسته ساز متصل می شود.
بین قمیش و میل، قطعه فلزی دایره ای شکل قرار می گیرد که به آن “پردک” یا “پرک” می گویند. این فلز که تکیه گاهی است برای لب های نوازنده باعث می شود میل بیش از اندازه وارد دهان نشود.
این ساز به صورت ایستاده نواخته می شود. قبل از نواختن، قمیش ساز را خیس می کنند و طرز نواختن آن به شیوه ی نفس برگردان است. وسعت صوتی این ساز حدود یک اکتاو و نیم است.
{ساز} از آلات قدیمی رایج در بین عشایر بوشهر بویژه در منطقه “جم” و “ریز” می باشد. این ساز در اطراف کنگان نیز نواخته می شود.ساز را در مراسم سرور می نوازند، اما بعضا در مراسم عزاداری، نظیر تعزیه نیز نواخته می شود.
با این ساز در منطقه جم و ریز آهنگ های “چوپی”، “خرده” و ترانه های “یارمینا” و “ننه ی گل” می نوازند. در بین عشایر استان بوشهر نیز آهنگ های “چوپی،، “سپاه”، “اشرفی منگنه”، “کوراغله” و “گل ای گل” از معروف ترین آهنگ ها به شمار می روند. این ساز اغلب به همراهی نقاره و بعضا با ضرب {تمبک} نواخته می شود.
1-3-3-کرانا
کرانا همان “کرنا” است.این ساز بادی مخروطی شکل حدود 66 سانتی متر طوفل دارد.قطر لوله چوبی این ساز حدود 32 سانتی متر طول دارد.14 میلی متر است. بر روی این چوب هفت سوراخ ایجاد شده و در زیر آن نیز- بین سوراخ اول و دوم- یک سوراخ تعبیه شده است.طول شیپور این ساز که معمولا از جنس برنج ساخته می شود 24 سانتی متر و قطر دهانه ی آن نیز حدود 18 سانتی متر است.
این ساز به وسیله ی قمیشی از جنس نی {بوریا} که به “نی میل” معروف است به صدا در می اید. طول این قمیش حدود 12 سانتی متر است.نوازنده قبل از اجرا آن را خیس نموده و بر روی یک ساز قرار می دهد. وسعت صوتی این ساز بسته به توانایی نوازنده حدود یک اکتاو و نیم است.
در شهرستان جم به این ساز “قرنا” و در منطقه ی “بوشکان” – از توابع شهرستان دشتستان- به آن کرنا{بر وزن کرانه} می گویند. عشایر بوشکان با این ساز اغلب آهنگ های ترکی را اجرا می کنند.آهنگ های “پنج چوب”، “سه چوب”، “تک چوب” و “اشرافی منگنه” از آن دست می باشد.
1-4-سازهای بادی آزاد
1-4-1-زر زروک
زر زروک یک صفحه مدور از جنس سفال، چوب یا فلز است.قطر این صفحه حدود 4 تا 5 سانتیمتر می باشد و دارای دو سوراخ کوچک است. از میان این دو سوراخ ریسمانی عبور می دهند و سپس سر ریسمان را گره می زنند و دو سر آن را در انگشتان خود قرار می دهند.
برای به صدا در آمدن این ساز، ابتدا صفحه را بر حول محور ریسمان می چرخانند، این کار تا زمانی که تمام طول ریسمان پیچ نخورده است ادامه می یابد. سپس ریسمان را از هر دو طرف می کشند تا صقفحه در جهت عکس، چرخانده و تولید صدا نماید. با چرخش صفحه، ریسمان بار دیگر تاب خورده و توسط کشیدن مجدد، صفحه نیز دوباره می چرخد، این صدا به طور مداوم تکرار می شود.
زر زروک تولید صوت موسیقیایی نمی کند و تنها با به ارتعاش درآوردن هوا، صدایی شبیه زوزه ی باد را به گوش می رساند که با تغییر سرعت، می توان شدت صدای آن را کم یا زیاد نمود.زر زروک در بازی کودکان مناطق مختلف استان بوشهر، با نام های مختلفی همچون {وزوزک} و {ور وروک} رواج دارد.
2-سازهای پوستی{ممبرانوفون}
2-1-سازهای پوستی یک رویه
2-1-1تمپو
تمپو طبلی است از جنس سفال یا فلز، این ساز به شکل گلدانی بوده که گلوی آن در پایین قرار گرفته است. ارتفاع بدنه آن در پایین قرار گرفته است. ارتفاع بدنه آن از 35 تا 45 سانتی متر و قطر دهانه ی پوستی ساز از 20 تا 25 سانتی متغیر است.
پوستی که بر دهانه ی تمپو کشیده و چسبانیده می شود از پوست” بز” است. این ساز را زیر بغل می گذارند و با دو دست می نوازند که معمولا دست راست به وسط پوست ضربه وارد می کند و دست چپ به کناره آن .
در جزیره خارگ به این ساز ” دربنگه” می گویند و نواختن آن در مجالس عروسی رایج است. در بوشهر نیز از آن برای اجرای ریتم های متقارن استفاده می شود.
2-1-2دیره
دیره یا داریه ، حلقه ای است چوبی به ضخامت 1 تا 2 سانتی متر و قط تقریبی 40تا 44 سانتی متر و ارتفاع 6 تا 8 سانتی متر، که بر یک طرف آن پوست کشیده اند. برای اتصال پوست، آن را بر بدنه ی ساز می چسبانند و سپس با نخ آن را می دوزند، در ساختمان این ساز از هیچ گونه سنج و یا حلقه ای استفاده نشده است. این ساز در موقع نواختنفمیان دو دست قرار گرفته و نوازنده با وارد کردن ضربات بر پوست و کناره آن صدای دلخواه را ایجاد می کند.
دیره را در شهرستان های کنگان و دیر {طار} می نامند که صورت عربی شده این ساز است و در خارگ به آن {سمه} می گویند. در حال حاضر این ساز بیشتر در شهرستان های دیر و کنگان و در محافل جشن و سرور نواخته می شود و ریتم های معروف به “دوبا”، “سه پاه”، “خیالی”، “دسمالی”، “چوبی”، “صحابی”، “امینه” و “اصلاوی” را با آن به اجرا در می آورند.
2-1-3-دیره زنگی
دیره زنگی از یک نوار چوبی شکل به عرض 4 تا 6 سانتی متر و قطر 18 تا 20 سانتی متر ساخته می شود.بر یک سطح آن پوست نازکی کشیده شده و سطح دیگر آن باز است.برای اتصال پوست بر روی ساز، آن را به جداره میخ کوب می کنند. در جداره ی ساز به فاصله ی معین شکاف هایی در عرض دیواره ایجاد شده و در هر شکاف دو عدد سنج کوچک کار گذاشته شده است. سنج ها در میان میخ هایی که عرض شکاف را پیموده اند، آویزران شده اند. برای نواختن این ساز، نوازنده انگشت شست خود را در سوراخی که در جداره ی ساز تعبیه شده قرار می دهد و بدینوسیله ساز را برای نواختن در اختیار میگیرد و به کمک دستان خود آن را می نوازد.هر ضربه دست، علاوه بر صدای پوست، بر اثر برخورد سنج ها به یکدیگر صدای زنگ سنج ها را نیز، هم زمان ایجاد می کند. علاوه بر این با تکان دادن ساز می توان فقط از سنج ها نیز صدا تولید کرد.
نواختن این ساز در مجالس عروسی بوشهر و در همراهی با سازهای ضربی و نی انبان، رایج می باشد.
2-1-4-دهل لیوا
این طبل پایه دار به شکل استوانه ای توخالی است که از به هم چسباندن تکه هی منظم چوب ساخته شده. ارتفاع این استوانه 78 سانتی متر و قطر تقریبی آن نیز54 سانتی متر می باشد. در انتهای این استوانه که با چوب مسدود شده دایره ای به قطر 10 سانتی متر تعبیه گردیده تا بدین وسیله خروج صدای ساز هموار گردد.
در وسط سطح بیرونی این استوانه دو تسمه ی فلزی به عرض 2 سانتی متر با فاصله 5 سانتی متر از یکدیگر، اتصال و نظم چوب ها را حفظ می کنند و در پایین ساز نیز یک تسمه ی دیگر به همین منظور بکار رفته است. ضمن اینکه داخل استوانه نیز برای چسباندن چوب ها به یکدیگر و پوشاندن شیارهای انها قیراندود شده است.
این ساز به وسیله سه عدد پایه ی چوبی به ارتفاع 38 سانتی متر، که در 3 نقطه استوانه با فاصله های مساوی بر بدنه ی آن میخکوب شده بر روی محل اجرا به طور ثابت قرار می گیرد. این پایه ها که هر کدام 8 سانتی متر طول و 5 سانتی متر عرض دارند باعث می شوند تا ساز با ارتفاع 16 سانتی متر بر روی محل اجرا قرار گیرد.
روی این طبل با پوست گاو پوشیده شده است. بعد از کشده شدن بر روی دهانه ی استوانه به وسیله ی 20 عدد میخ چوبی بر بدنه ی ساز کوبیده و چسبانده می شوند.
نوازنده این ساز به حالت ایستاده، با ضربه دست و گاهی نیز با یک ترکه ی چوبی که به آن “دار” می گویند، پوست ساز را مرتعش می سازد. دار را از شاخه درخت خرما می سازند و اندازه آن تقریبا 36 سانتی متر است.
این ساز که به آن “دهل شیخ فرج” و “دهل رحمانی” نیز شهرت دارد، تنها در جزیره خارگ و در مراسم “لیوا” استفاده می شود.
2-1-5-بچه های لیوا
ساز لیوا در خارگ دارای دو فرزند است که با ابعاد کوچکتر و تقریبا شبیه ساز بزرگ “لیوا” ساخته شده است و شاید به همین دلیل آن را “بچه های لیوا” می نامند.
2-1-5-1-ساز اول
این ساز استوانه ای بیضوی شکل از جنس چوب بوده که یک طرف آن را پوست گاو می کشند.ارتفاع آن 61 سانتی متر و قطر تقریبی اش 29 سانتی متر است. در پایین استوانه، چهار قطعه به طول 20 سانتی متر و عرض تقریبی 9 سانتی متر از بدنه ی ساز جدا شده و هر کدام به فاصله تقریبا 16 سانتی متر به یکدیگر بریده شده اند. این عمل باعث به وجود آمدن 4 پایه شده که ساز یه وسیله انها برای نواختن بر روی زمین قرار می گیرد.
2-1-5-2-ساز دوم
این ساز یک استوانه چوبی مخروطی شکل است که بر روی آن پوست گاو کشیده شده است.ارتفاع آن 54 انتی متر و قطر دهانه آن نیز تقریبا 25 سانتی متر می باشد. دهانه ی پایینی آن نیز حدود 19 سانتی متر است. ایت ساز بوسیله سه عدد پایه بر روی زمین قرار می گیرد. نوازنده برای نواختن آن با دستان خود به پوست ساز می کوبد.
این ساز را در حالات نشسته و با دو ترکه چوبی می نوازند.طول هر چوب بین 26 تا 28 سانتی متر است.قطر یکی از چوب ها کمتر از دیگری است که چوب کلفتر در دست راست و چوب نازکتر برای نواختن {ذیل} در دست چپ قرار می گیرد.صدای نقاره بم و رساست.در شهرستان جم این ساز به صورت مجرد نواخته می شده است ولی اکنون به همرا “ذیل” اجرا می شود.نقاره در همراهی با {ساز} و {کرنا} در بین عشایر استان بوشهر مرسوم است.معروف ترین ریتم های این ساز “دوره” و “خرده” نام دارد.
2-2-سازهای پوستی دو رویه
2-2-1-دمام
این ساز استوانه ای است توخالی به نام {پیپ} که دو سوی آن را پوست می کشند. دمام در اندازه های مختلف بین 45 تا 55 سانتی متر صول و 35 تا 40 سانتی متر قطر، ساخته می شود. بدنه ی آن معمولا از جنس چوب و یا نوعی ورق نازک فلزی به نام “پلیت” ساخته می شود.
پوست دباغی شده ی بز را به کمک دو جفت حلقه ی دایره ای شکل که به آن “چمبره” می گویند بر روی دهانه طبل نگه می دارند.سپس چمبره های هر طرف را با طناب پیچی به شکل Y، به یکدیگر می کشند و برای این کار معمولا 7 جای پوست را در کنار چمبره سوراخ می کنند.
ساز دمام به وسیله ی طناب بر روی شانه و گردن نوازنده به صورت ایستاده آویخته و نواخته می شود. نوازنده از یک طرف با کوبین ترکه ای چوبی به وسط پوست، و از طرف دیگر با زدن ضربات دست خود،بر میانه و کناره پوست، آن را مرتعش می سازد. طول ترکه ی چوبی ساز دمام- که از جنس درخت خرما می باشد- حدود 25تا30 سانتی متر است. این ساز در اغلب مناطق بوشهر رواج دارد و کاربرد آن معمولا در مراسم سوگواری است.دمام {اشکون، {غمبر} و {زیر غمبر} عنوان دمام هایی هستند که در مراسم {سنج و دمام} وجود دارد.این سازها را می توان از روش نواختن نوازنده و همین طور از لحاظ قرار گرفتن در دسته از هم متمایز ساخت. در “کنگان” و “دیر” از دمام در جشن ها نیز استفاده می کنند.
از دیگر انواع دمام می توان به {دمام برازجانی} و {دمام کلمسی} اشاره نمود که در بستن طناب و کشیدن پوست بر روی طبل، با دمام رایج در بوشهر متفاوت می باشند.
2-2-2-مرباس
مرباس همان ساز دمام است که در ابعاد کوچکتری ساخته می شود. این ساز استوانه ای است کوچک به طول تقریبی 18 تا 22 سانتی متر و قطر 16 تا 18 سانتی متر که دو طرف آن را پوست می کشند.نوازنده با یک دست مرباس را می گیرد و با دست دیگر آن را می نوازذ.
در جزیره ی خارگ به آنم {مرباس} می گویند و در اطراف کنگان و دیز آن را {کاسر} می نامند. این گونه ساز در محافل سرور و برای شکاندن ریتم استفاده می شود.
3-سازهای کوبه ای{ایدیوفون}
3-1-تک تکو
تک تکو جهت سرگرمی کودکان ساخته می شود. برای ساختن آن، بخش فوقانی تکه ای از چوب سبز درخت خرما را در اندازه های مختلف، به طول 20تا 40 سانتی متر انتخاب نموده و از دو قسمت برش می دهند- طوری که در انتها به یکدیگر متصل باشند- سپس دسته ی ساز را در دست نگه داشته و با تکان دادن آن و برخورد منظم بخش های مختلف چوب به یکدیگر به تولید صدا و ایجاد ریتم می پردازند.
این ساز در مناطق مختلف استان بوشهر رواج دارد. در شهرستان بوشهر به این ساز {تک تکو}، در شهرستان دیر به آن {کت کتو} و در شهرستان تنگستان به آن {شک شکرو} نیز می گویند.
3-2-توسیلک
توسیلک یک حلب خالی است که از وسط دارای فرو رفتگی می باشد.این کوبه ای به وسیله دو تکه چوب که به {دار} معروف است به صدا در می آید. طول این چوب ها که از درخت خرما تهیه می شود بین 25 تا 30 سانتی متر است. نوازنده حلب را برای نواختن بر روی زمین قرار می دهد.
در حال حاضر به جای حلب از یک صفحه ی مدور فازی استفاده می شود که بر روی دو پایه ای نصب شده است. قطر این صفحه ی دو رویه و میان تهیف35 سانتی متر و ارتفاع آن نیز 8 سانتی متر است. اندازه های پایه های فلزی این ساز نیز که در انتها بوسیله ی میله فلزی دیگری به یک دیگر متصل می شوند، 25 سانتی متر می باشد.
این ساز در همراهی سازهای مراسم {زار} در خارگ استفاده می شود و در سایر مناطق استان بوشهر نیز، در هنگام خسوف یا ماه گرفتگی، طی مراسمی خاص به صدا در می آید.
3-3-خلخال
خلخال مهره ای کوچک میان تهی است به قطر 15 میلی لیتر؛ پایین این مهره شکافی به طول 10 میلی متر ایجاد شده و درون آن مهره ی کوچکتری قرار می دهند. زبانه منفصل ساز با برخورد به بدنه زنگ، ایجاد صوت می نماید. جنس این نوع زنگوله معمولا از نقره است.
خلخال در اغلب مناطق استان بوشهر بویژه در روستاها رایج است. از خلخال جهت سرگرمی کودکان و بستن آن به دست و پای رقاصان زن و نیز اتصال آن به چنبره “دایره” استفاده می شود.
3-4- زنگوله
بدنه این ساز فلزی و اغلب از مس ساخته می شود. شکل آن آوند گونه{ پیاله} بوده و ابعاد آن در اندازه های مختلف به ارتفاع 5 تا15 سانتی متر و قطر 4 تا 10 سانتی متر است. زنگوله وارونه به ریسمانی آویزان است و درون محفظه ی آن نیز یک یا دو زبانه ی فلزی متصل، کار گذاشته می شود.
اندازه زبانه کمی بزرگتر از ارتفاع زنگوله است. با برخورد زبانه به بدنه ساز، صدای زنگ تولید می شود. نوسانات زنگ در لبه زنگوله ها، قویتر از سایر نقاط است و صدای آن در مرکز ساز به مرور محو می شود.
این نوع زنگوله را به گردن چهارپایان می آویزند. زنگ های مخصوص بز، گاو و شتر صداهای مختلفی را ایجاد می کنند.
3-5-سنج
این ساز در بوشهر از دو صفحه ی مدور فلزی به قطر 15 تا 20 سانتی متر و ضخامت تقریبی 5 میلی متر، ساخته می شود. میانه هر صفحه، دارای فرورفتگی است تا کاسه ی صوتی این ساز را به وجود آورد. در وسط فرو رفتگی سوراخی ایجاد شده تا دسته ی سنج آزادانه از آن عبور کند. با کمک این دو دسته که هر کدام به اندازه 110 تا 15سانتی متر طول دارند سنج را به هم می کوبند و در حین کوبیدنف دو قرص فلزی را بر روی هم می لغزانند.
جنس سنج معمولا از فلزی سخت و محکم است که به ” هفت جوش” معروف است. هفت جوش از ترکیب هفت فلز دیگر بدست می آید. البته سنج از فلزهای دیگری مانند “زرد” نیز ساخته می شود.
این ساز هم اکنون در مراسم سوگواریِ مناطق مختلف استان بوشهر در همراهی با ساز ” دمام” و ” بوق” رایج است.
3-6-سنجک
سنجک یا {زربک} از چوب سفید ساخته می شود.چوبی مکعب شکل، به طول 40 سانتی متر و عرض 5 سانتی متر که ضخامت آن 1تا 2 سانتی متر است. در قسمت بالایی چوب، 4 تا 5 عدد میخ کوبیده شده و درون هر کدام از آنها تعداد 4 تا 6 عدد سنج قرار می گیرد. سنج ها از جنس حلب یا سر بطری نوشابه تهیه می شوند و قطر هر کدام از سنج ها 4 سانتی متر است.نوازنده با یک دست آن را می گیرد و با توجه به نوع ریتم، آن را محکم بر کف دست دیگرش می کوبد، که علاوه بر صدای سنج صدای برخورد چوب با کف دست هم شنیده می شود.
این ساز در “شبانکاره” {از توابع دشتستان} مورد استفاده کودکان است.سنجک در بازی ها و بعضی اوقات در همراهی با نوازندگان، به جای دست کاربرد دارد.
Leave a Reply
Want to join the discussion?Feel free to contribute!